نوشته‌ها

مدل‌ AIDAS در تبلیغات

مدل اولیه‌ی AIDA در حدود ۷۵ سال قبل طراحی شده و در سال‌های اواخر قرن گذشته با افزودن حرف S به صورت AIDAS تکامل یافته و کماکان یک ابزار آموزشی معتبر و قابل اجراست. مدل AIDAS از ترکیب حروف اول کلمات زیر تشکیل شده است:

Attention: توجه
Interest: علاقه
Desire: تمایل
Action: تصمیم به خرید و عمل
Satisfaction: رضایت

به موجب این ابزار، عامل ارتباط یا تبلیغ‌کننده باید در یک جلسه‌ی ملاقات یا در یک دوره‌ی کوتاه و در ارتباط با مشتری احتمالی، ابتدائا مدل را اجرا و در بلندمدت و با کسب رضایت مشتری آن را به صورت AIDAS توسعه دهد.

ذیلا به توضیح اجزای این مدل می‌پردازیم:
۱) جلب توجه (Attention):

عامل ارتباط در وهله‌ی اول باید توجه مخاطب یا مشتری احتمالی را نسبت به کالا یا خدمات جلب نماید. بدین منظور می‌تواند با برشمردن صفات و ویژگی‌های متمایز کالا نسبت به رقبا یا موارد کاهش هزینه و صرفه‌جویی‌های مالی این عمل را انجام دهد.

با توجه به اینکه عامل تبلیغات ممکن است از رسانه‌های مختلفی برای معرفی محصول استفاده نماید، ابزارها و شیوه‌های مختلفی برای جلب توجه وجود دارد؛ مانند تاکید بر تمایزات، جدید بودن، آخرین تکنولوژی، کمیاب بودن و… .
۲) علاقه (Interest):

در مرحله‌ی بعد، حس کنجکاوی مخاطب باید جلب شود تا حاضر شود به پیام عامل تبلیغات گوش دهد. در این مورد می‌توان با ذکر مثال‌هایی از خشنودی خریداران یا مشتریان قبلی و یا اشخاصی که این کالا را خریده یا این ایده را پذیرفته‌اند، علاقه‌ی آن‌ها را تحریک نمود.
۳) تمایل (Desire):

در این مرحله که توجه جلب شده و علاقه ایجاد شده، یعنی مخاطب به سخنان و پیام‌های عامل تبلیغات گوش داده و نیاز به کالا یا خدمت یا ایده‌ی تبلیغ شده را پذیرفته و با اطلاع از رضایت مخاطبین یا خریداران قبلی نسبت به منافع آن‌ها از تملک یا مصرف سوژه‌ی تبلیغ شده آگاه شده است، باید نسبت به القای حس در اختیار داشتن یا استفاده از مزایا و منافع این سوژه اقدام گردد که می‌توان با وعده‌ی تخفیف یا جایزه یا امتیازات دیگر این میل درونی را در مخاطب ایجاد کرد.
۴) عمل (Action): ترجیح و اتخاذ تصمیم

در مرحله‌ی چهارم، مخاطب که در معرض دریافت پیام‌های گوناگونی قرار داشته باید به نوعی تحت تاثیر قرار گرفته و در درون خود سوژه‌ای را نسبت به سوژه‌ی دیگر ترجیح دهد. بدین معنی که متقاعد و مجاب شود و هیچ ابهامی برای او باقی نماند و به این حس و درک برسد که این کالا یا این برند از انواع مشابه بهتر است یا زودتر و کم‌هزینه‌تر نیاز او را مرتفع می‌کند و بالاخره عمل خرید را انجام دهد.
۵) رضایت (Satisfaction):

رضایت یا حالت خوشحالی و شادمانی مخاطب پس از مصرف کالا یا خدمت یا قبول ایده و استفاده از آن حادث می شود. رضایت باعث تداوم خرید و گرایش مثبت به یک کالا یا برند یا بنگاه اقتصادی می‌شود.

اکنون مدل AIDAS از ابزارهای رایج در امور تبلیغات و فروش است و به موازات آن مدل دیگری به نام مدل STEINER ارائه و توسعه داده شده است که از ترکیب مراحل زیر ساخته شده است:

آگاهی (Awareness)
شناخت (Understanding)
علاقه (Interest)
تعیین (Nomination)
ترجیح (Preference)
قبول و تصمیم به خرید (Action)
رضایت (Satisfaction)

۵ پرسش مهم قبل از هر فعالیت تبلیغاتی از خودتان بپرسید

کافی‌ست تا سری به چند وب سایت معروف مانند ورزش سه، خبرگزاری فارس و… بزنید و تا دلتان بخواهد، بنرهای تبلیغاتی برندهای مختلف را برای کمپین‌های تبلیغاتی‌شان ببینید.
چند تایشان را باز کنید و ببینید از چه ترکیبی از صدا، تصویر، انیمیشن، ویدیو، لحن متن‌ها، شعارها و… استفاده کرده‌اند.

هر کدام آن‌ها (البته اگر اصولی کار کرده باشند!)، متناسب با مخاطبانشان (و البته شخصیت برندی که دارند) از این اِلِمان‌ها (لحن متون، عکس، ویدیو و…) استفاده کرده‌‌اند.

حالا برگردید به کمی عقب‌تر!
چرا از آن وب‌سایت برای تبلیغات استفاده کرده‌اند؟ چرا مثلا از اینستاگرام استفاده نکردند؟
اصلا چرا بودجه اطلاع‌رسانی از کمپین‌شان را در اینترنت خرج کرده‌اند؟ چرا در تلوزیون یا رادیو یا هر رسانه دیگر این کار را نکرد‌ه‌اند؟

باید قبل از آنکه بخواهید کمپینی را شروع کنید، این ۵ سوال را در مورد مشتریان‌تان از خودتان بپرسید، تا بتوانید بیشترین بازدهی را از بودجه‌ای که درنظرگرفته‌اید، داشته باشید.
سوال ۱: عکس؟ متن؟ ویدیو؟ مقاله؟ بروشور؟ کدام روش را می‌پسندند؟

مشتری ایده آل شما، کدام روش را میپسندد؟ ویدئو، پوستر مفهومی، بروشور توضیحات و یا جملات کوتاه و تاثیر گذار؟ جواب را نزد خریدار جست و جو کنید، ببین کدام را ترجیح می‌دهد و مطمئن شوید که بیشترین مخاطب و شنونده را دربر خواهد گرفت.
سوال ۲: از چه لحنی برای بیان استفاده کنیم؟

وقتی که محتوا و مفهومی را طراحی می‌کنید، با چه لحنی مناسب تر است که بیان شود؟ طنز؟ جدی؟ مرموز؟ مستقیم؟ پیچیده و…؟
سوال ۳: از کدام رسانه‌ها استفاده خواهید کرد؟

مشتری شما کدام راه را می‌پسندد؟ اطلاع رسانی از طریق شبکه های اجتماعی؟ خواندن در وبلاگ ها؟ تبلیغات آنلاین؟ و یا پست مستقیم؟
سوال ۴: از چه نوع پیام تبلیغاتی استفاده کنیم؟

مخاطب مدنظر شما، جزو کدام دسته است؟ ظاهربین؟ کیفیت گرا؟ شیک و Luxury دوست دارد؟ ارزان پسند است؟ خدمات پس از فروش برایش مهم است یا فقط به دنبال کالای جدید است؟

هرکدام از این طیف ها و دیگر طیف ها، محتوا، ادبیات و سبک بیان خاص خود را می‌طلبند.
مخاطب یا مشتری شما، در کدام دسته است؟
سوال ۵: از چه نوع مشوقی برای خرید استفاده کنم؟

تخفیف ها، خدمات پس از فروش، حمل و نصب رایگان و…
مشوق‌های خرید، آخرین مرحله در سفر خرید هستند. همگی باید متناسب با مخاطب شما طراحی شوند. پس بهترین‌شان را انتخاب کنید!

روشن است که سوالات دیگری نیز می‌تواند پرسیده شود.
دفعه بعد که به خرید رفتید، خودتان را به عنوان خریدار یک محصول بگذارید.
چه نکاتی در خرید و ارائه و بسته بندی و… برایتان مهم است؟

به نظر شما قبل از هر کمپین، دیگر چه سوالی را باید درباره مشتریان‌مان از خودمان بپرسیم؟

تبلیغات (Advertising) چیست؟

حدودا سه سال پیش بود که به همراه یکی از دوستانم وارد شغل بازاریابی شدیم. خب ما هم مثل خیلی از تازه واردها، زیاد با مفاهیم تبلیغات و بازاریابی آشنا نبودیم، ولی کم‌کم وقتش رسیده بود که با این مفاهیم آشنا شویم!
اوایل که سایت‌های اینترنتی و کتاب‌های مختلف را زیر و رو می‌کردم با ده‌ها مفهوم مثل بازاریابی، تبلیغات، برندینگ، روابط عمومی، فروش، مذاکره و کلی مفهوم دیگر کم و بیش آشنا شدم و حسابی گیج شده بودم!

فهمیدم که خیلی علمی‌تر و حساب شده‌تر باید به مفاهیمی که قبلا برایم ساده بود نگاه کنم، مثل همین تبلیغات که کلا هر عملی را که برای افزایش فروش بود فکر می‌کردم تبلیغات است!

اگر شما هم دنبال این هستید که مفهوم اصلی تبلیغات را بفهمید و از مراحل و کاربرد‌های آن اطلاع پیدا کنید، جای درستی آمده‌اید!

با ما همراه باشید تا بعد از خواندن تعریف کلی از تبلیغات، به زبانی ساده ببینیم که اصلا کاربرد تبلیغات چیست؟ و برای داشتن یک برنامه تبلیغاتی موفق باید چه مراحلی را طی کنیم؟
با چند اصطلاح حرفه ای تبلیغات مثل ۵M، ۶W، کمپین تبلیغاتی، آژانس تبلیغاتی و… هم آشنا می‌شویم!

تعریف تبلیغات

برای تبلیغات تعاریف مختلفی وجود دارد. برای مثال وب‌سایت Businessdictionary.com، تبلیغات را این گونه تعریف کرده‌است:

هرگونه حرفه یا فعالیت و اقدامی که به وسیله تولید اطلاعات، سعی در افزایش فروش یک کالا یا محصول کنیم.

اما در تعریفی جامع‌تر و دقیق تر از تبلیغات می‌خوانیم که:

تبلیغات یعنی ابلاغ یک پیام از طریق یک رسانه به گروهی معین، با صرف هزینه و در یک رابطه غیر شخصی.

  1. ابلاغ یک پیام: ممکن است تجاری (مثلا محصول من را بخر، با برند من آشنا شو و…)، سیاسی (از حزب الف دفاع کنید، در انتخابات شرکت کنید و…)، فرهنگی (شهر ما خانه ماست، بین خطوط برانید و…) و یا در دسته‌های دیگر باشد.
  2. از طریق یک رسانه: تلوزیون، یک کانال پربازدید تلگرام، وب سایت‌های پرمخاطب، جشن ها، نمایشگاه‌ها و… که خود بر دو نوع ATL و BTL است (در موردش خواهیم گفت).
  3. به گروهی معین: با چه سنی، چه جنسیتی، چه سطح درآمدی، در کدام شهر یا کشوری و…
  4. با صرف هزینه: تبلیغات هزینه دارد و غالبا زیاد است!!
  5. در یک رابطه غیر شخصی: این که من در چشمان شما نگاه کنم و بگویم “نوشابه کوکا کولا خوب است و حتما استفاده کن! ” تبلیغ نیست! بلکه نوع دیگری از ترویج است.
    از نظر علم تبلیغات، پیام باید در یک رابطه غیر شخصی باشد؛ مثلا تبلیغ در بیلبورد یا یک کانال پربازدید تلگرام در یک رابطه غیر شخصی‌ست، اما تماس تلفنی با مشتریان بالقوه این طور نیست!

هر کدام از این ۵ مورد را که حذف کنید، کار شما دیگر “تبلیغات” نیست.

تبلیغات یک نوع ارتباط است!

تقریبا هر نوع ارتباطی که می‌شناسیم (من جمله تبلیغات) از یک الگوی مشخص پیروی می‌کند:

فرستنده ← پیام ← رسانه ← گیرنده ← دریافت ← درک ← پاسخ

برای مثال: کوکاکولا (فرستنده)، می‌گوید نوشابه من خوشمزه‌ترین است (پیام)، و این پیام را در تلوزیون (رسانه) پخش می‌کند و مخاطبان تلویزیون (گیرنده) آن آگهی را می‌بینند (دریافت)، به آن توجه می‌کنند (درک) و می‌روند تا از یک فروشگاه نوشابه کوکا کولا بخرند (پاسخ).

در مثالی دیگر: هواپیمایی امارات (با شعار Fly Emirates)، لوگوی خود را (پیامش این است که من را بشناسید؛ من را ببینید)، بر روی تی‌شرت تیم‌های رئال مادرید، آرسنال، پاری سن ژرمن و… (رسانه) درج می‌کند؛ میلیون‌ها نفر (گیرنده) آن را می‌بینند (دریافت)؛ به آن توجه می‌کنند (درک) و شعار مخصوص هواپیمایی امارات (Fly Emirates) در ذهنشان حک می‌شود (پاسخ).

شعار تبلیغاتی هواپیمایی امارات (Fly Emirates) که میلیون‌ها نفر آن را می‌بینند.
شعار تبلیغاتی هواپیمایی امارات (Fly Emirates) بر روی پیراهن رئال مادرید، که میلیون‌ها نفر آن را می‌بینند.

شش پرسش مهم از خودتان (۶W)

همیشه یادتان باشد که قبل از هر اقدام عملی در تبلیغات باید این ۶ پرسش مهم را از خودتان بپرسید و بر اساس جواب‌های آن برای تبلیغات‌تان برنامه بریزید.

این شش پرسش به عنوان مدل ۶W، یکی از رایج‌ترین و معروف ترین متد‌ها در برنامه‌ریزی اولیه برای تبلیغات است:

  1. مخاطب من چه کسی ست؟ (Who)
  2. مخاطب من کجاست؟ (Where)
  3. چه پیامی را باید به او انتقال دهم؟ (What)
  4. چرا باید این پیام را به او انتقال بدهم؟ (Why)
  5. از طریق کدام رسانه باید به او پیام بدهم؟ (Which)
  6. چه وقت باید با او ارتباط برقرار کنم؟ (When)
شش پرسش مهم از خودتان (6W)
شش پرسش مهم از خودتان (۶W)

از کجا شروع کنیم؟ (۵M)

کم کم در حال نزدیک شدن به برنامه ریزی برای تبلیغات سازمان یا برندتان هستیم!
شاید نتوانید یک برنامه تبلیغاتی (هرچند ساده و کم هزینه و مختصر) را برای سازمانتان طراحی کنید؛ ولی اشکالی ندارد!
می‌توانید با استفاده از الگوی معروف ۵M قدم اول و البته مهم‌ترین قدم‌تان را بردارید!
طبق الگوی ۵M باید این ترتیب را دنبال کنید:

  • Mission: ابتدا هدف‌تان را از برنامه تبلیغاتی‌تان مشخص کنید.
  • Message: برای رسیدن به این هدف چه پیامی را باید اعلام کنید؟
  • Media: بهترین رسانه‌ها برای اطلاع رسانی این پیام به مخاطبان کدام است؟
  • Money: برای تحقق این اهداف چقدر بودجه لازم دارید؟
  • Measurement: بعد از اجرا نیز ارزیابی کنید که چقدر به اهداف‌تان نزدیک شدید؟
الگوی 5M در تبلیغات
الگوی ۵M در تدوین کمپین تبلیغاتی

البته در بعضی منابع، بودجه (Money) را به عنوان M دوم و پیش از تعیین رسانه و پیام مدنظر قرار می‌دهند، اما به گفته دکتر بلوریان تهرانی (استاد دانشگاه و عضو انجمن علمی بازاریابی ایران):

باید توجه داشت که قطعیت بودجه در ابتدای کار و بدون توجه به مخاطب و رسانه و تولیدات لازم تبلیغاتی به هیچ وجه درست نیست!

در این زمینه بحث‌های متفاوتی انجام شده و حتی برخی از افراد، مدل ۶M را پیشنهاد کرده‌اند. اما مدلی که بیشتر از همه در نزد مدیران و آژانس‌های تبلیغاتی کاربرد دارد، مدل ۵M و با همان ترتیبی‌ست که برایتان ذکر کردیم.

کمپین تبلیغاتی

خب تا این جای کار فهمیدیم که تبلیغات چیست و باید در قدم اول، هدف‌ها، مخاطبان، پیام، رسانه و بودجه‌مان را تعیین کرده و در نهایت میزان اثربخشی تبلیغات‌مان را بسنجیم.
ولی برنامه‌ریزی برای تبلیغات کاش به همین سادگی بود!!

در واقع مدل‌های ۵M، ۶W و سایر متد‌ها فقط یک طرح کلی برای جمع آوری اطلاعات ابتدایی ضروری هستند و شما باید برای یک فعالیت تبلیغاتی (به خصوص یک فعالیت گسترده و با اهداف و بودجه های بزرگ) یک کمپین تبلیغاتی درست، اصولی و هدفمند طراحی کنید!

می پرسید چگونه؟؟
جواب: این مراحل را طی کنید:

  1. هدف های کلی بازاریابی سازمان تان کدامند؟ آن‌ها را به صورت زمان بندی شده و کمّی بنویسید.
  2. اهداف تبلیغات: حال از خودتان بپرسید که با تبلیغات می‌خواهید به کدام اهداف از مورد اول (که کلی بود) دست پیدا کنید؟
    آن‌ها را بنویسید و معیاری را برای ارزیابی ثمربخشی کمپین‌تان در نظر بگیرید.
  3. بررسی شرایط: شرایط محیطی، رقابت، بازار، عوامل فصلی، اقتصادی کشور، فنی، روان‌شناسی، قوانین محدودکننده و… را بررسی کنید.
  4. استراتژی های خلاق:
  • دست یابی به ایده‌ها
  • خلق شعار و پیام (M دوم را که فراموش نکردید؟!)
  • انتخاب جاذبه‌ها (جاذبه‌های فرهنگی، بصری، نوستالژیک و…)
  • انتخاب تکنیک‌ها (فتوشاپ؟ فیلم برداری؟ عکاسی؟ دوبله؟)
  • تعیین تعداد طرح‌ها و کپی‌ها
  • انتخاب افه‌های هنری مناسب با سلیقه مشتری، نوع محصول و پیام
  1. استراتژی‌های رسانه‌ای:
  • تعیین گروه رسانه‌ای مناسب (تلوزیون؟ رادیو؟ یک وب‌سایت پربازدید؟ و…)
  • تعیین رسانه‌های اصلی و فرعی
  • ابعاد، اندازه و زمان
  • سطح پوشش و تیراژ
  • تناوب و تکرار
  • تعداد دفعات پخش یا درج آگهی
  1. تخمین بودجه اثربخش (ببینید چقدر بودجه لازم است، اگر بودجه کم آوردید، برگردید و در فعالیت‌ها و هزینه‌ها تجدید نظر کنید!)
  2. تست برنامه
  3. اجرای استراتژی تبلیغاتی
  4. به سایر کارهای ضروری اهمیت بدهید: همزمان با اجرای استراتژی تبلیغاتی سایر کارها را انجام دهید (مثلا فروش حضوری‌تان، روابط عمومی مناسب، فرایندهای پیشبرد فروش و…)؛ دو مثال می‌زنیم:
  • یک: برای آژانس هواپیمایی‌تان در حال تبلیغ هستید، ولی هنوز افرادی را که مسئول پاسخ‌گویی به تماس‌ها هستند تقویت نکرده‌اید، دست بجنبانید و آن‌هایی را که بی‌اعصاب هستند و پشت تلفن با مشتری مثل یک دشمن حرف می‌زنند، اخراج کنید!
  • دو: یک کمپین حرفه‌ای و با بودجه زیاد برای فروشگاه اینترنتی‌تان راه می‌اندازید، ولی هنوز شرایط لازم برای رساندن کالا به مشتری را ندارید و کالاها را با یک هفته تاخیر تحویل‌شان می‌دهید!!
  1. ارزیابی: در پایان ارزیابی کنید که چقدر توانسته‌اید به اهدافی که در مرحله ۲ تعیین کردید برسید؟

رسانه های ATL و BTL

معمولا رسانه‌ها را بر دو نوع Above The Line یا ATL و Below The Line یا BTL تقسیم بندی می‌کنند:

رسانه های ATL و BTL
رسانه های ATL و BTL

رسانه‌های ATL: رسانه‌هایی هستند که مخاطبان زیادی دارند (مثل روزنامه، مجله، تلوزیون و…) که بیشتر در سیاست‌های کلی بازاریابی و تبلیغات یک شرکت دخیلند و در ایران، آژانس‌های تبلیغاتی بین ۱۳ تا ۱۵ درصد از مبالغ دریافتی را بابت درج یا پخش آگهی به عنوان حق العمل یا Commission دریافت می‌کنند.

رسانه‌های BTL: مخاطبان کمتری دارند اما تمرکز بیشتری را برای ارتباطی نزدیک‌تر با مشتری دارند و کاربرد اصلی آن‌ها بیشتر برای وفادارسازی مشتریان و یادآوری نامتان به آن‌ها می‌باشد (مانند رویداد‌ها، جشن‌ها، سمپوزیوم‌ها، نمایشگاه‌ها و…)

مظلومیت رسانه‌های BTL!

در ایران معمولا رقم ثابت و مشخصی را به عنوان حق العمل به آژانس‌های تبلیغاتی نمی‌پردازند و شاید این اصلی‌ترین دلیل برای این است که بیشتر آژانس‌های تبلیغاتی در ایران هنگامی که یک کمپین تبلیغاتی برای کارفرمای خود طراحی می‌کنند، سهم ناچیزی را از بودجه به این رسانه‌ها و فعالیت‌ها اختصاص می‌دهند! (مگر آنکه طبق توافق قبلی با کارفرما، ترتیب دیگری معمول شود).
تا به حال این موضوع برای کمپین‌های شما نیز هم پیش آمده؟!

آژانس تبلیغاتی چیست؟

کار را به کاردان آن بسپارید!
بله تبلیغات نیز مانند بسیاری از موضوعات مهم در گسترش کسب و کارها می تواند (بهتر است بگویم باید!!) برون سپاری شود.

یک آژانس تبلیغاتی بعد از آن که:

  • اطلاعات مربوط به کسب و کار، برند، بازار، رقبا، کالا، بسته بندی و… شما را شناخت؛
  • به کمک شما، اهداف تبلیغات را مشخص کرد؛
  • امکانات تولید یا ارائه خدمات شما را سنجید؛
  • و امکانات مالی‌تان را فهمید؛

شروع می‌کند تا کمپینی را برای تحقق اهداف‌تان طراحی و اجرا کند.
چگونه؟
با مدیریت و اجرای برخی اقدامات مانند:

  • پیدا کردن ایده
  • پردازش ایده
  • تهیه شعار و پیام
  • تولید تیزر و آرت ورک (Art Work)
  • مدیریت و کنترل پخش آگهی در رسانه های صوتی و تصویری یا درج آگهی در روزنامه‌ها و….
  • ارتباط دادن مشتری با رسانه
  • و …

درآمد آژانس‌های تبلیغاتی از کمیسیونی‌ست که از رسانه‌ها می‌گیرند.
سازمان ناظر بر آن ها نیز “وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی” می‌باشد.

تا این جای کار چطور بود؟!
توانستید به یک جمع‌بندی کلی در مورد تبلیغات برسید؟
همان طور که گفتم در ابتدا فکر می‌کردم هر اقدامی که در راستای افزایش فروش باشد می‌شود تبلیغات!!
شما در مورد تبلیغات چگونه فکر می‌کردید؟!
نظرتان تغییر کرد؟
منتظر نظرهایتان هستیم!

آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) یا ۴P چیست؟

آمیخته بازاریابی، آمیزه بازاریابی یا ترکیب عناصر بازاریابی به عنوان ترجمه Marketing Mix استفاده می شوند. منظور از آمیخته یا ترکیب این است که بین این اجزا می‌بایست یک نگرش ترکیب سیستمی و هماهنگ برقرار شود تا بتواند بر مشتری تاثیر گذارد. طراحی و توسعه آمیخته بازار که به آن ۴P یا ۸P گفته می شود و از وظایف اصلی مدیر بازاریابی می باشد. ترکیب عناصر بازاریابی مجموعه ای از ابزارهای بازاریابی است که سازمان برای نیل به اهداف بازاریابی خود در بازار هدف از آن ها استفاده می کند. مک کارتی یک طبقه بندی چهار عامله از این ابزارها معرفی کرده است که چهار پی (۴Ps) نام دارد و عبارت اند از کالا یا محصول، قیمت، مکان عرضه و فعالیت های ترویجی یا پیشبردی.

آمیخته بازاریابی مجموعه‌ای از ابزارهای قابل کنترل بازاریابی است که شرکت با در هم آمیختن آنها سعی در پاسخگویی به بازار هدف می نماید. به عبارت دیگر آمیخته بازاریابی دربرگیرنده همه فعالیتهایی است که شرکت می تواند با انجام آنها بر میزان تقاضای محصولاتش اثر گذارد. در تقسیم بندی کلاسیک این فعالیت‌ها را می‌توان در چهار دسته کلی تقسیم ‌بندی کرد:

محصول (Product) : کالا یا خدمتی که شرکت به بازار عرضه می نماید و می بایست در آن عوامل زیر مد نظر قرار گیرد :
تنوع محصول
طراحی
کیفیت
نام تجاری (برند)
ابعاد و بسته بندی
خدمات قبل، حین و پس از فروش، مرجوعی و گارانتی
قیمت (Price) : مبلغی که شرکت در قبال محصول از مشتری طلب می کند. در خصوص قیمت موارد زیر می بایست مورد توجه قرار گیرد :
لیست های قیمت
تخفیف های فروش
زمان پرداخت
نوع تسویه و اعتبار مشتریان
مکان عرضه یا توزیع (Place) : کلیه افراد و سازمانهایی که در فرآیند ارائه کالا یا خدمات از محل شرکت شما به دست مصرف کننده نهایی نقش دارند را شامل می شود :
کانالهای توزیع
نحوه حمل کالا و بسته بندی در زمان حمل
محل عرضه کالا
جورچینی کالا
انواع پایانه (نقطه) فروش یا P.O.S
ترویج (Promotion) : کلیه اقداماتی که سازمان برای افزایش میزان خرید یک یا همه گروههای هدف (شامل واسطه های فروش و مصرف کنندگان نهایی) بکار می برد که در آن باید به موارد زیر توجه نمود :
تبلیغات
پیشبرد فروش
فروشندگی شخصی
بازاریابی مستقیم
روابط عمومی

با وجود این ماهیت خدمات ایجاب می کند که به چهار رکن فوق ارکان راهبردی دیگری نیز اضافه شود، ارکان هشت گانه مدیریت یکپارچه خدمات یا Integrated Service Management عبارت اند از:

افراد یا People
بسته‌بندی یا Packaging
قدرت یا Power
برنامه ریزی یا Programing
متقاعدسازی یا Persuasion
ارائه یا Presentation
روابط عمومی یا Public Relations
مشارکت یا Participation
بررسی و کاوش یا Probe
وضعیت محیطی یا Physical Evidence
سیا ست پرداخت یا Payment
فرآیند یا Process
اشتیا ق و تعصب یا Passion
سیاست یا Policy
آرای عمومی یا Public Opinion

تولید کاغذ از سنگ‌آهک در شاهرود

استاندار سمنان با اشاره به آمادگی این استان برای همکاری با سرمایه‌گذاران وعده داد: سرمایه گذاران مشکلی در این استان نخواهند داشت و مسوولان اجرایی استان همه تلاش خود را برای فراهم سازی بسترهای لازم برای سرمایه‌گذاری در استان به کار گیرند.

به گزارش ایسنا علیرضا آشناگر در دیدار با مدیر عامل شرکت چینی ولسون اظهار کرد: تلاش می‌شود سرمایه گذاران هیچ مشکلی از لحاظ اداری در استان نداشته و تیم اجرایی استان خود را موظف به رفع موانع احتمالی موجود می‌داند.

عالی‌ترین مقام اجرایی دولت در استان از همکاری با سرمایه‌گذاران در استان خبر داد و افزود: انتظار می‌رود سرمایه‌گذاران و صاحبان این پروژه با انگیزه جدی ورود کرده و در کوتاهترین زمان، تجهیزات مورد نیاز را وارد استان و کشور کنند.

وی با ابراز خرسندی از حضور شرکت چینی ولسون در استان سمنان گفت: خوشبختانه پروژه تولید کاغذ از سنگ آهک در استان سمنان به سرعت درحال پیشرفت است .

وی با بیان اینکه این پروژه در کمتر از ۵ ماه به این مرحله رسیده است خاطرنشان کرد: در اولین گام به منظور مساعدت با سرمایه‌گذار، اقدامات مربوط به واگذاری زمین در موقعیتی مناسب در شهرستان شاهرود انجام و برای اجرای فاز اول و طرح های توسعه ای در مدت زمان بسیار کوتاهی اقدامات خوبی انجام شد.

آشناگر گفت: به‌منظورتامین منابع ارزی و ریالی این پروژه با مدیران صندوق توسعه ملی و بانک‌های عامل رایزنی‌ها و گفتگوهایی به انجام رسیده و از این پشتیبانی تسهیلاتی نیز مشکلی نخواهیم داشت.

وی با بیان اینکه استان سمنان از نظر منابع معدنی یکی از متنوع ترین استان‌ها در کشور است اظهار کرد: استان سمنان یک استان صنعتی است که همجواری با پایتخت و برخورداری آن از زیرساخت‌های ارتباطی مناسب هوایی، ریلی و جاده‌ای و…این استان را به موقعیت ممتازی برای سرمایه‌گذاری تبدیل کرده است. ضمن اینکه مدیران استان آمادگی دارند از سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی در استان حمایت کنند.

آشناگر با اشاره به روابط عمیق و استراتژیک بین دو کشور ایران و چین گفت: چین یکی از کشورهای دوست ایران است که در شرایط مختلف در کنار ایران بوده است .ورود این کشور به سرمایه‌گذاری در ایران در شرایط تحریم، نشان از عزم چین برای کمک به کشورهای دوست و هم‌پیمان است که جای تقدیر دارد.

مجلس از ظرفیت و توانمندی صنعت چاپ آگاه شده است

تهران- ایرنا – عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با اشاره به تحریم‌های ظالمانه دشمنان و نیاز کشورمان به صادرات غیرنفتی، نقش صنعت چاپ و بسته‌بندی را در این عرصه بی بدیل و تعیین کننده دانست و از آگاهی و افزایش حساسیت مجلس به ظرفیت و توانمندی‌های این صنعت راهبردی کشور خبر داد.

به گزارش خبرنگار گروه علمی ایرنا، علیرضا محجوب روز سه شنبه در بازدید از مجتمع چاپ و بسته بندی آراد، ضمن تاکید بر ضرورت همکاری دستگاه‌ها و متولیان صنعت چاپ با کمیسیون‌های مرتبط با مجلس به منظور رفع مشکلات صنعت چاپ؛ یکی از مشکلات این صنعت را نبود استراتژی مشخص دانست و اظهارکرد: در برنامه‌های توسعه کشور هیچ‌گاه توجه جدی به این صنعت نشده است.

وی با تاکید براینکه صنعت چاپ یک صنعت مادر است و می‌تواند به بسیاری از اهداف کشور در بحث صادرات غیرنفتی و تحقق اقتصاد مقاومتی جامه عمل بپوشاند، یادآور شد: مجلس در حال حاضر به ظرفیت‌ها و توانمندی‌های این صنعت آگاه و حساس شده است.

محجوب با تاکید براینکه، صنعت چاپ نیازمند تدوین استراتژی مشخص برای طرح در برنامه هفتم توسعه است، ادامه داد: مجلس شورای اسلامی در حال حاضر معتقد است وزارت‌خانه‌های ارشاد و صنعت، معدن و تجارت بایستی با همکاری اتحادیه و فعالان صنفی و صنعتی چاپ، استراتژی و طرح توسعه جامع این صنعت را تهیه و تدوین کنند.

وی با اشاره به اینکه سهم چاپ و نشر در این صنعت به ۱۰ درصد کاهش یافته، خواستار توجه جدی وزارت صمت به توسعه و حمایت صنعت چاپ و بسته بندی شد.

وی در ادامه بر توسعه فناوری و توسعه آموزش‌های دانشگاهی صنعت چاپ تاکید کرد و خواستار فعال شدن مرکز علمی کاربردی چاپ به منظور تربیت نیروهای به روز و توانمند در صنعت راهبردی چاپ شد.

صنعت چاپ نیازمند تربیت تکنسین‌های کامل و کابردی است

مرتضی حاکی رئیس مجتمع چاپ و بسته بندی آراد نیز در بازدید علیرضا محجوب از این واحد فعال در عرصه چاپ و بسته‌بندی گفت: صنعت چاپ یک صنعت راهبردی و کلیدی برای کشور است اما این صنعت باید به جایگاه واقعی خودش برسد.

وی با اشاره به اینکه صادرات و ارزش آفرینی در حوزه صادرات بدون توجه به چاپ و بسته بندی معنا ندارد، اظهارکرد: یکی از مشکلات اصلی این صنعت ماشین آلات قدیمی با عمر متوسط ۴۰ سال و نبود رشته‌های دانشگاهی برای تربیت نیروی انسانی دانش محور و تکنسین است.

حاکی با تصریح اینکه شرکت های دانش بنیان و فناور باید به کمک صنعت چاپ بشتابند، خواستار حمایت مجلس، دولت و نهادهای حمایتی از این صنعت شد.

مجلس و دولت از نقش صنعت چاپ در تحقق اقتصاد مقاومتی غافل نشوند

رئیس مجتمع چاپ و بسته بندی آراد در ادامه اعلام کرد: توقع فعالان صنعت چاپ و بسته بندی این است که مجلس و دولت این صنعت را دریابند و اگر خواهان تحقق اقتصاد مقاومتی و توسعه صادرات هستند، از ارزش آفرینی مستقیم این صنعت و توانمندی‌ها و ظرفیت‌های مستقیم این صنعت غافل نشوند.

وی با اشاره به اینکه هیچ توسعه‌ای بدون توجه به صنعت چاپ محقق نمی‌شود، گفت: امروزه بخش کوچکی از صنعت چاپ بخش محتوایی، فرهنگی و نشر آن است و همه این مسائل نیازمند شناسایی به مسئولان دولتی و مجلس و دستگاه‌های مربوطه است.

حاکی در بازدید دبیرکل خانه کارگر درخواست کرد تولیدکنندگان و فعالان صنعتی در ازاء استخدام نیروهای بیشتر، از معافیت‌های بیمه‌ای و مالیاتی برخوردار شوند.

طرح یا برنامه بازاریابی (Marketing Plan) چیست؟

در یک سازمان یا واحد کسب و کار و یا سطح محصول (مانند: خط تولید محصول)، برنامه بازاریابی به تغییر مفهوم یک محصول یا خدمت، شناخت بهتر نیازهای جامعه مشتریان هدف، دستیابی به انتظارات فروش شرکت، سهم بازار و … کمک می کند.
یک طرح بازاریابی یا مارکتینگ پلن به دقت عنوان می کند که شرکت جهت عرضه محصولات و پشتیبانی از محصولات قدیمی، چه کارهایی انجام خواهد داد، این برنامه به نحوی تعیین کننده مسیر راه و جزئیات اجرایی، بازاریابی سازمان است.

برنامه بازاریابی یا پلن بازاریابی، زمان بندی فروش و فعالیت های ترویجی، سیاست قیمت گذاری و تلاش های مربوط به توزیع کالا (Place) را نشان می دهد. چگونگی کنترل فرآیندها و همچنین اندازه گیری نتایج، قسمتی از برنامه است. با برنامه های بازاریابی به طور محرمانه رفتار می شود، تا هیچ رقیبی از جزئیات آن ها استفاده نکند!

هر برنامه بازاریابی شامل سه بخش اصلی است:

اهداف  بازاریابی (Marketing Goals): پس از تجزیه و تحلیل وضعیت کنونی سازمان، رقبا و شرایط بازار می‌توان نسبت به تعیین اهداف بازاریابی اقدام نمود. هدف اصلی برنامه های بازاریابی، ایجاد تعادل و تناسب بین محصولات سازمان و بازارهای هدف آن ست.

اهداف باید قابل تعریف یا مشخص، قابل اندازه‌گیری، مورد توافق سهام دارن، واقع بینانه و دارای زمانبندی یا اصطلاحا SMART باشند!

استراتژی بازاریابی (Marketing Strategy): عبارت است از روش رسیدن به اهداف بازاریابی. استراتژی روش انتخاب شده برای دستیابی به هدفی مشخص و ابزار رسیدن به این هدف را در چارچوب زمانی تشریح می کند. البته این روشها شامل جزئیات کار که بصورت روزانه پیگیری می شود، نمی‌باشد. بطور کلی استراتژی های بازاریابی به آمیخته بازاریابی (محصول، قیمت، ترویج و توزیع) مربوط می‌شوند.

تاکتیک های بازاریابی (Marketing tactics): شامل فرآیندهای تبدیل استراتژی به برنامه‌های کاری است، هر برنامه کاری شامل جایگاه فعلی شرکت، اهداف و فعالیتهای شرکت، مسئولیتها، زمان شروع و پایان کار و هزینه‌ها می‌شود.

به طور کلی یک برنامه بازاریابی هر آن چه برای جا انداختن محصول جدید و پشتیبانی از محصولات قدیمی­تر مورد نیاز است را به دقت تعیین و تصریح می کند. برنامه بازاریابی، زمان بندی فروش و فعالیت های ترویجی و تشویقی، سیاست های قیمت گذاری و فرآیندهای توزیع محصول را در بازارهای هدف نشان می دهد. چگونگی کنترل و ارزیابی عملکرد نتایج برنامه نیز قسمتی از برنامه بازاریابی است.

آمیخته بازاریابی یا 4P یا 8P
آمیخته بازاریابی یا ۴Ps یا بعضا ۸Ps مجموعه ای از ابزارهای بازاریابی است که سازمان برای دستیابی به اهداف بازاریابی خود از آن ها استفاده می کند.

یک برنامه بازارایابی، بر اساس بازار هدف و عناصر آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) ، شامل ارکان: محصول یا خدمت  یا Product، قیمت گذاری یا Price، مکان عرضه Place، و فعالیت های پیشبردی (Promotion) و یا اصطلاحا ۴P تدوین می شود، منظور از  آمیخته بازاریابی یا ترکیب این است که بین این اجزا می‌بایست یک نگرش سیستمی و هماهنگ برقرار شود تا بتواند بر مشتری تاثیر گذارد. طراحی و توسعه آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) که به آن «چهار پی ۴P» یا «هشت پی ۸P» گفته می شود و از وظایف اصلی مدیر بازاریابی می باشد، که در مقالات آتی به این مقوله به طور مفصل خواهیم پرداخت.

فرم استاندارد یک برنامه یا طرح بازاریابی از موارد زیر تشکیل می شود:

  • خلاصه اجرایی یا Executive Summary
  • فهرست عناوین
  • خلاصه ای از وضعیت معمول شرکت:  این بخش شامل تمام داده های مربوطه، متشکل از تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف شرکت، فرصت ها و تهدیدها است.
  • ارزیابی متمرکز بر فرصت های بازار: این بخش، شامل یک بررسی از بخش های مختلف بازار هدف، مشتریان و ارزیابی نیازهای آنان، و چالش های رقابتی ای که شرکت ها و محصولات شان با ان ها مواجه می شوند، است.
  • اهداف مالی و بازاریابی: معمولاً اهداف مالی به عنوان اصلاح (یا ارتقای) در آمدهای اضافی عنوان می شوند و از آن انتظار می رود که در پایان هر دوره برنامه ریزی به دریافت سود منجر شوند. از مهم ترین اهداف بازاریابی یا Marketing Goals می توان به عنوان فروش یا توسعه سهم بازار (Market Share) یاد کرد.
  • خلاصه ای از استراتژی بازاریابی شرکت: این خلاصه، بازار هدف و چگونگی جایگاه یابی، خط تولید محصول، توزیع و قیمت گذاری را نشان می دهد. همچنین این استراتژی، تمام اقدامات ویژه ای را که منجر به کسب اهداف ذکر شده می شوند، در نظر خواهد گرفت. این گونه اقدامات، ممکن است متشکل از تجدید سازمان در قسمت نیروی فروش استفاده مشتری از تخفیف، برنامه جامع تبلیغاتی ملی، برنامه های مربوط به بازاریابی از طریق پست مستقیم و غیره باشد.
  • بوجه بازاریابی ماه به ماه
  • پیش بینی فروش ماه به ماه و درآمدها
  • برنامه برای نظارت و ارزیابی پیشترفت برنامه های عملیاتی و پایان دوره برنامه ریزی

خدادی: از بحران کاغذ عبور کردیم/ جزئیات شیوه جدید ارائه یارانه مطبوعات/ شرط برپایی نمایشگاه مطبوعات

معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد تصمیم گرفته شیوه ارائه یارانه مطبوعات را تغییر دهد و این مسیر را از سمت کمی به کیفی سوق دهد.

خبرگزاری فارس- مریم فیروزفر:«محمد خدادی» که در حال حاضر بر صندلی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تکیه زده، کارنامه طولانی از مدیریت‌ها در بخش‌های فرهنگی، تبلیغی، پشتیبانی و ستادی در ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستاد کل نیروهای مسلح و … در دوران دفاع مقدس دارد.

او پس از پایان جنگ تحمیلی خبرنگار سرویس اقتصادی ایرنا و خبرنگار و مسئول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو بود و در ادامه مدیرکل اخبار بین‌الملل خبرگزاری جمهوری اسلامی و عضو شورای خط مشی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی شد. خدادی همچنین عضویت در شورای مؤسس و سردبیری روزنامه ایران را در کارنامه دارد، مدیرمسئولی و سردبیری روزنامه انگلیسی زبان ایران دیلی، مؤسسه ایران، دبیرکلی سازمان خبرگزاری جنبش عدم تعهد، دبیرکلی سازمان خبرگزاری‌های آسیا و اقیانوسیه، دبیرکلی سازمان خبرگزاری کشورهای عضو اکو، دبیرکلی سازمان خبرگزاری کشورهای حاشیه دریای خزر، مسئولیت سیاست گذاری و انتشار اخبار روزنامه‌ها و خبرگزاری اجلاس سران کنفرانس اسلامی، دبیرکلی اجلاس وزرای اطلاعات سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و دبیرکلی اجلاس سازمان خبرگزاری‌های آسیا و اقیانوسیه در تهران را طی سال‌های اخیر برعهده داشته است.

این مدیر پرسابقه رسانه‌ای مسئولیت گروه مطالعات رسانه ای دفتر مطالعات وزارت امورخارجه، ریاست اداره رسانه‌های وزارت امور خارجه، سرکنسولی جمهوری اسلامی ایران در لاهور پاکستان، مدیرمسئولی و سردبیری ماهنامه نفت گاز و پتروشیمی را نیز در سوابق فعالیتش دارد. او همچنین تهیه کننده برنامه‌های مختلف تلویزیونی در برنامه های زنده و ترکیبی، مستند گزارشی در برنامه‌های در شهر؛ صبح تهران؛ آفتاب مهربانی و دوربین هفت نیز بوده است.

خدادی از جمله مدیرانی است که هنوز دست پخت همسرش را به غذای اداره ترجیح می‌دهد و هر روز با ظرف غذای خانگی در محل کارش حاضر می‌شود. وارد اتاقش هم که می‌شوی، در هر گوشه یک اثر هنری قرار داده شده است. به خوشنویسی علاقه ویژه‌ای دارد و این را می‌توان از قلم‌ها، دوات‌های رنگی و جاقلمی‌هایی که داخل کتابخانه پشت سرش گذاشته، فهمید.

دغدغه‌های بسیاری برای رسانه‌ها دارد و تلاشش این است که تا زمان حضورش در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به پایان نرسیده، بتواند برای بیمه خبرنگاران طرح جامع و قابل اجرایی ارائه دهد. 

آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی خبرگزاری فارس با خدادی درباره مهم‌ترین موضوعات حوزه رسانه است: 

**آقای خدادی طی ماه‌های گذشته بحران کاغذ در حوزه انتشار نشریات به اوج خود رسید، آیا بحران به وجود آمده در بخش کاغذ شما را مجاب به هدف‌مندی یارانه‌ مطبوعات کرد؟

-حقیقت این است که هر سیاست و برنامه‌ای باید هدفش بهینه کردن و استفاده حداکثری از منابع باشد. شما در هر روزی که از خواب بیدار می‌شوید باید بتوانید از ظرفیت‌ها، مناسبت‌ها و توانایی‌های خود استفاده کنی و حداکثر بهره‌وری را داشته باشید تا به نتیجه بهتر برسید

امروز هم دلایل و قرائنی داریم که این موضوع را مورد تاکید قرارمی دهد . اول اینکه خروجی آنچه که ما سیاست‌گذاری کرده بودیم، کمّی بود در حالی که همه اذعان دارند امروز نیاز ه به کیفیت جدی است بیش از ۱۱ هزار مجوز رسانه داریم و همه اذعان دارند  کارکرد رسانه ضعیف‌تر شده است. چرا تیراژ رسانه‌های ما امروز کمتر از قبل است درحالی که باید بیشتر  می شد؟

**در این میان قطعا نمی‌توان کارکرد فضای مجازی را نادیده گرفت.

-بله. نافی هم نیستند اما به این نکته توجه کنید که شاخص‌های زیادی در این زمینه وجود دارد. مثلا در هند، پاکستان، ژاپن و… که کشورهای آسیایی هم هستند تیراژ روزنامه‌ها روز به روز بالاتر رفته‌اند. در این کشورها هم فضای مجازی به همین اندازه رشد داشته است.

**یعنی شما فضای مجازی را رقیبی برای روزنامه‌ها نمی‌دانید؟

-از نظر من فضای مجازی یک ظرفیت جدید را ایجاد کرده و همانطور که   تلویزیون، شبکه‌های ماهواره‌ای، وبسایت‌های ویدئویی و پخش فیلم و … همه آمدند اما هیچکدام جای سینما را نگرفتند، فضای مجازی هم نمی‌تواند جای روزنامه را بگیرد. این نشان می‌دهد که ما به لحاظ عرضه و تقاضا نتوانسته‌ایم مناسب عمل کنیم.کاری که تاکسی‌های آنلاین با تاکسی‌های تلفنی کرد، شبکه مجازی نباید با روزنامه‌ها بکند. این به دلیل عدم به روزرسانی و عدم تطبیق با نیاز مشتری است. سبک رسانه‌ای ما هنوز متعلق به دهه ۶۰ و ۷۰ است. در حالی که نیاز رسانه در دهه ۹۰ چیز دیگری است. ساده‌ترین آن هم این است که رسانه باید بعد از خبر باشد. چه نشریات، چه مطبوعات و چه حتی خبرگزاری‌ها. چرا؟ چون مخاطب، خبر را در کوتاه‌ترین زمان ممکن از طریق فضای مجازی می‌گیرد. ولی بعد از خبر دیگر متعلق به شبکه‌های اجتماعی نیست و تحلیل و تفسیر و ارزش افزوده خبری متعلق به رسانه است.

**یعنی شما با چنین پیش فرضی برای هدفمندی یارانه مطبوعات تصمیم گرفتید؟

-بله. در مورد هدفمندی اینطور تصمیم گرفتیم که اگر می‌خواهیم از رسانه حمایت کنیم، از محتوای آن حمایت کنیم و نه از اسم رسانه.

**جزئیات این شیوه را توضیح می‌دهید؟

-در این زمینه ما ۲ انتخاب داریم. تا به حال ما  ازوجود یک  رسانه حمایت می‌کردیم، یک کسی اسمش رسانه بود و ثابت می‌کرد که منتشر شده و می‌آمد و یک حمایتی می‌گرفت. خروجی این نوع حمایت شاید در یک روزی لازم بود ولی امروز دیگر همه قبول دارند که باید از محتوای رسانه حمایت کنیم. به اضافه اینکه یادمان نرود ما تا به حال پول نفت داشته‌ایم اما حالا دیگر این پول را به اندازه قبل نداریم و پول مالیات مردم را داریم و حق مردم است که هزینه منطبق بر نیاز انها باشد و درزندگی خود اثرش را مشاهده کنند.

**این موضوع در ظاهر بهتر است و حتی می‌توان گفت که وابستگی‌ها را هم کم می‌کند.

-بله. دقیقا همینطور است و مهم‌تر اینکه فضای رقابت در رسانه، به جای محتوا تبدیل به رقابت در تعداد شده بود و ما به جای اینکه در محتوا رقابت کنیم، در تعداد رقابت می‌کردیم و نشریات، رسانه‌ها و .. را می‌دیدیم که خروجی‌های مختلفی را تدارک دیده‌اند. در نهایت اقیانوسی عظیم با وسعت یک بند انگشت پدید آمده بود که نه داخل آن می‌شود ماهی گرفت، نه می‌توان شنا کرد، نه قایق و کشتی راند.

ما اقیانوسی درست کرده‌ایم با تعداد زیادی رسانه که وقتی داخل آن می‌رویم می‌بینیم که برخی رسانه‌ها حتی رویشان نمی‌شود که تیراژشان را اعلام کنند. چرا برخی به دستکاری آمار سایت الکسا روی آورده‌اند؟ چرا تیراژ واقعی را نمی‌توانیم اعلام کنیم؟ چرا؟ چون اساسا مخاطب موضوع اول رسانه ها برای ماندگاری اثر و درامد نیست.

**یعنی شما در بحث اختصاص یارانه موضوع شفافیت تیراژ را که برای بسیاری از رسانه‌ها موضوعی محرمانه است را هم مد نظر قرار داده‌اید؟

-ببینید این موضوع، موضوع اول ما نیست و به خود رسانه برمی‌گردد.

**اما اگر این موضوع به پرداخت یارانه ارتباط داشته باشد شما نمی‌توانید از کنار آن بگذرید و اینکه آیا گروه حقیقت‌یابی وجود دارد که اگر رسانه‌‌ای خواست حقیقت را نگوید شما متوجه آن بشوید؟

-به نکته دقیقی اشاره کردید. اینجا همان جایی است که ما ورود می‌کنیم. اینکه ما بخواهیم کند و کاو کنیم که هر رسانه‌ای چقدر تیراژ داشته است، این طور نیست   کارکرد ما نظارتی است و بنایمان هم بر اعتماد است اما ابزارهای نظارتی را بیشتر در محتوی باید جستجو کنیم نه در تیراژ.  البته رسانه‌ها باید در سامانه جامع اعلام وصول داشته باشند.

**و شاخص‌های ارزیابی محاسبه چیست؟

-ما شاخص‌هایی طراحی کردیم که محوریت آن بر محتواست؛ درواقع از کمی به کیفی تغییر جهت داده‌ایم و هدفمان نیز این است که محتوای رسانه‌ها گسترش و اثر رسانه تعریف رسانه باشد . امروز قدرت رسانه‌ها در محتوای آنهاست نه اسم آنها. بقای رسانه هم در تولید محتواست. اثر رسانه ، درامد، اقتصاد و … همه در تولید محتواست.

شاید لازم بود یکروزی رسانه‌ها تکثیر شوند که شدند. دیگر امروز از این مساله گذشته‌ایم چون تعداد بی‌شمار رسانه به ضد خودش تبدیل می‌شود و وقتی محتوا نباشد، ماهیت آن را زیر سوال می‌برد و اصلا این موضوع به وجود می‌آید که اینها برای چه هستند؟ وقتی اقتصاد ندارند، ضعیف می شوند و شما با یک دایره معیوب روبرو می‌شوید. وقتی اثر نداری، درآمد نداری، وقتی  درآمد نداری، حقوق خوب نمی‌توانی بدهی و در نهایت تولید خوب نخواهی داشت و اثر نداری و دائم دور باطل داریم. همین موضوعات روزبروز اوضاع مطبوعات ما را ضعیف‌تر کرده است. یکی از وظایفی که وزارت فرهنگ و دولت دارد این است که حمایت خود را در جایی قرار بدهد که اثرش را بیشتر کند. اثر در چه؟ اثر در زندگی مردم. چون اساسا وظیفه دولت چه به لحاظ معنوی و چه مادی رشد و تعالی جامعه است. کارکرد رسانه هم در هر دو مورد وجود دارد. هم می‌تواند یک جامعه را به سمت تعالی سوق دهد و هم می‌تواند توسعه  و رفاه و …. بسیاری داشته باشند. رسانه‌ها می‌توانند مردم را نسبت به شیوه زندگی، مصرف، آموزش و و … آگاه کنند. ما به عنوان سیاست‌گذار اگر نتوانیم اهداف را به سمت رشد جامعه سوق بدهیم  درست به وظیفه‌مان عمل نکرده‌ایم.

**به نظرتان این شیوه برای رسانه‌های مکتوب ما قابل اجراست؟

-کاری که ما الان انجام می‌دهیم در حمایت از بقای رسانه است  رسانه‌ای ضریب انتشارش در سال ۲۰ درصد باشد و ما به آن رسانه پول بدهیم. شاخص‌هایی که ما در گذشته داشته‌ایم، شبیه این بوده که یک نانوایی به جای ۳۶۵روز،  ۷۰روز در سال نان بپزد و هر روزی هم که دلش خواست بپزد. نان هم خودش نپزد و اصلا نان یکی دیگر را در مغازه‌اش بفروشد. آن وقت ما بیاییم به او سهیمه آرد ۳۶۵ روز می‌دهیم. چه کسی این کار را می‌کند؟

**در شکل قبلی شاخص‌هایتان خیلی پایین بوده است؟

-دقیقا و این طور بوده که می‌گفتیم هرکس اعلام وصول کند، کافی است. به دلیل شرایطی که رسانه‌ها داشتند و مشکلاتی سر راهشان بود. البته شاخص کمی و درصد آن حداقلی  بوده است. یا مثلا تعداد رسانه محدودیتی نداشته و به همین دلیل شما نگاه می‌کنید می‌بینید یک موسسه ۴۰ نشریه داشته است. دلیلش هم این بوده که محتوا دغدغه نبوده است. من همواره می‌گویم شما وقتی ۴۰ بچه داشته باشید، اسامی آنها یادتان نمی‌ماند حالا چه برسد به اینکه ۴۰ نشریه داشته باشی و اگر همه ماهنامه باشد حداقل در ماه باید ۴۰ سرمقاله تهیه کنی!

ما وظیفه داریم از کل جامعه رسانه‌ای و خبرنگاران و حرفه خبرنگاری دفاع کنیم. وظیفه داریم بقای رسانه را با حداکثر اثرگذاری میسر کنیم. وظیفه داریم منابعی که از زندگی و مایحتاج مردم برداشت می‌شود را به بهترین نحو مدیریت کنیم تا به زندگی انها برگردد . اساسا رسانه نیامده است که به دولت کمک کند و آمده است که به مردم کمک کند. نمی‌شود که پول مردم را بگیریم و برای خودشان خرج نکنیم. ما باید استفاده حداکثری از منابع داشته باشیم.

**با توجه به نکاتی که مطرح کردید، شاخص‌های جدید چگونه طراحی شدند؟

-شاخص‌های جدید یک مثلث دارد که ضلع اولش در حقیقت تولید محتواست؛ حداقل ضریب کیفی را به ۴۰ درصد رسانده‌ایم به این معنا که باید ۴۰ درصد از محتوای یک نشریه متعلق به خودش باشد. البته از نظر من این درصد باید بالاتر قرار بگیرد و ما فعلا با این عدد شروع کرده‌ایم. یعنی شما حداقل ۴۰ درصد محتوای رسانه‌ات را خودت تولید کن. نکته دوم ضریب انتشار نشریات است که در در دو مرحله تعریف کردیم؛ مرحله اول ۷۰ درصد و مرحله دوم ۹۰ درصد چرا که از نظر من قابل قبول نیست که هفته‌نامه‌ای به جای انتشار ۵۲ شماره در سال، تنها ۱۰ هفته منتشر شود و ما پول حمایتی را به او پرداخت کنیم. نکته سوم نیز به مختصات و اولویت‌های موضوعی برمی‌گردد. بالاخره ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مثلا اولویت اول اگر محیط زیست است، ما این موضوع را تعقیب می‌کنیم و به رسانه‌ها کمک می‌کنیم. اولویت، اولویت نیازهای مردم است. قطعا مباحث اقتصادی و اجتماعی در راس است.

**اما ارزیابی شاخص موضوع کار راحتی نیست.

-بله همین‌طور است ولی باید به این سمت حرکت کنیم. مثلا یک نشریه‌ای آشپزی را تبلیغ می‌کند ولی نشریه‌ای دیگر به تولید داخلی می‌پردازد. خوب در این شرایط ما باید از کدام بیشتر حمایت کنیم و کدام اولویت جامعه ماست؟

**نمی‌توان در شیوه جدید پایه ضریب‌ها را پایین‌تر آورد و بعد از آن هرکدام از نشریات از این اعداد عبور کردند، مورد تشویق قرار بگیرند؟

-همه این موارد یک پایه و تعاریفی دارند. اما حمایت در همه دنیا یک استانداردهایی دارد. نشریات قرار است برای خودشان کار کنند و بخش خصوصی هستند اما دولت بناست به آنها کمک کند. امروز دولت اگر کسی مایحتاج مردم را تولید کند، حمایتش می‌کند اما اگر مثلا وسیله تزئینی تولید کند، قطعا مورد حمایت قرار نخواهد گرفت. گمرک و بانک مرکزی و… هم همین طور هستند.

** البته بررسی محتوا بسیار پیچیده‌تر است و شناسایی آن نیز کار زمان‌بری است.

-منابع ما محدود است. بیش از هر زمانی امروز محدودیت منابع داریم. یک زمانی منابع ما نامحدود و یا از طریق فروش نفت بود و مابه ازایش از جیب کسی برداشت نمی‌شد اما الان از حقوق افراد مالیات گرفته می‌شود و یا مالیات بر کسب و کار و … این پول در سبدی جمع می شود و بناست که به همه ۸۰ میلیون نفر برسد. کار بسیار سخت و در عین حال آسان است. ما با یک طبقه نخبه  و فرهیخته روبرو هستیم و جامعه همراه و بسیار دلسوزی داریم. کسی که کار رسانه می‌کند دغدغه مردم را دارد و منافع جمعی را بر منافع فردی خود ترجیح می‌دهد. چون در کار رسانه پول موضوع اول نیست ، نه برای صاحب رسانه و نه برای خبرنگار.

**شاخص‌ها نهایی شده‌اند؟

– برخی موارد و موضوعات طراحی شده‌اند که در میان اساتید، رسانه‌ها و کارشناسان به نظرخواهی گذاشته شده‌ است و بناست به یک جمع‌بندی برسیم و در نهایت اجرایی بشود.

**در این چرخه رسانه‌هایی که ضعیف‌تر هستند، از نیرو و خبرنگار کمتری هم برخوردار هستند و همین موضوع باعث می‌شود که شاید برخی از آنها نتوانند خود را به شاخص‌های شما برسانند و در این میان لطمه ببینند.

-به نکته خوبی اشاره کردید. ما برای نقاط محروم شاخص گذاشته‌ایم. همچنین برای رسانه‌ها شاخص حداکثری قرار نداده‌ایم و شاخص‌هایمان حداقلی است. چون اگر بخواهیم این شاخص را حذف کنیم و رسانه‌ها همه محتوایش را از دیگران بگیرد که دیگر اصلا موضوعیت ندارد!

رسانه یعنی تولید کننده و هر رسانه‌ای باید اخبار و تحلیل‌های خود را داشته باشد. شبکه توزیع اطلاعات و بازنشر اطلاعات دیگر نامش رسانه نیست. شما از یک روزنامه و یا خبرگزاری چه انتظاری دارید؟ انتظار یک ویترین را دارید که جنس‌های متنوعی در آن چیده شده است. مخصوصا که یک برند و شناسنامه مخصوص خود را دارد. قرار است من به نشریات که رجوع می‌کنم مطالب آنها را ببینم نه اینکه مطالب جاهای دیگر را آنجا دوباره ببینم. حتی گفته‌ایم که اگر در شهرستان بود، چهار صفحه کافی است و اگر در استان بود، ۸ صفحه کفایت می‌کند. دیگر کمتر از این نمی‌شود. دیگر کمتر از ۴ صفحه که نامش روزنامه و هفته‌نامه نیست. گفته‌ایم که کسی اگر تا ۱۰ نشریه دارد ما از او حمایت می‌کنیم ولی اگر بیش از ۱۰ نشریه داشت که دیگر به حمایت ما احتیاج ندارد. دیگر معنا ندارد.

**با این تفاسیر همه خبرنگاران و اهالی مطبوعات می‌توانند نظرات خودشان را به شما اعلام کنند؟

-بله. قطعا. اصلا ما روی سایت معاونت مطبوعاتی هم اعلام کرده‌ایم که همه اهالی رسانه با نظرات خودشان به ما کمک کنند و اگر هم پیشنهادی هست، ارائه بشود حتما ما نیاز به نظرات همه داریم که این پیشنهاد نقاط قوتش تقویت و نقاط ضعفش حذف شود تا در نهایت جامعه رسانه ای ما اثرگذارتر شود.

**این طرح از چه زمانی اجرایی خواهد شد؟

-بناست در نیمه دوم سال اجرایی شود.

**آقای خدادی تکلیف جشنواره مطبوعات چه شد؟

-بودن یا نبودن جشنواره مطبوعات به اسم نیست و به محتواست. در همین رابطه هم ما یک کارگروه تشکیل دادیم و جشنواره های پیشین را آسیب شناسی کردیم. فضاهای جدیدی که در جشنواره مطبوعات می توان تجربه کرد را هم بررسی کرده ایم و همه اینها جمع بندی شده است. چند پیشنهاد هم آمده که در حال تصمیم گیری است. ضمن اینکه جشنواره‌های استانی در حال برگزاری است و ما هم از برگزاری منطقه‌ای و استانی حمایت می‌کنیم.

**و در مورد نمایشگاه مطبوعات چه؟

-دنبال این هستیم که دیگر نمایشگاه به شکل تبلیغاتی نداشته باشیم و استان‌ها میزبان نمایشگاه باشند. نمایشگاه مطبوعات ۱۰۰ درصد از محل دید و بازدید و تبلیغات رسانه ها باید تبدیل شود به محملی برای افزایش مهارت رسانه ای و تقویت اقتصاد رسانه‌ها.

**مثل برگزاری کارگاه های آموزشی برای کسب مهارت بیشتر.

-دقیقا و رسانه ها بروند به سمت کسب و کار، مهارت و محتوا و این موارد را به نمایش بگذارند.

**پیش بینی می‌کنید نمایشگاه مطبوعات در نیمه دوم امسال به برگزاری برسد؟

-امیدوارم.

**استان مد نظر شما کجاست؟

-استان های متعددی درخواست داده‌اند. خود تهران هم هست ولی ما سعی‌مان این است که زودتر تکلیف برگزاری را روشن کنیم.

**در شیوه جدید پرداخت یارانه، رسانه های دیجیتال هم جایی دارند؟

-بله. گام بعدی متعلق به رسانه های بر خط است.

**این رسانه های برخط شامل پایگاه های خبری هم می شوند و یا فقط خبرگزاری‌ها؟

-ما بنا داریم از هرجایی که نامش رسانه است، حمایت کنیم که در شیوه‌نامه هم مد نظر قرار خواهد گرفت.

**آقای خدادی مطبوعات در چند ماه گذشته با بحران شدید کاغذ مواجه شدند، آیا امروز به مرحله ای رسیده ایم که بتوان گفت از بحران عبور کرده‌ایم؟

-بازار کاغذ تقریبا به آرامش اولیه رسیده است. ۱۵ هزار تن کاغذ هم در مرحله واردات قرار دارد. یکی از مشکلات ما در عرصه رسانه بحث عرضه و تقاضاست. نظام اصلی اقتصاد رسانه برمبنای فروش است و نه صرفا تبلیغات. اگر عرضه و تقاضا منطق رسانه باشد، همه چیز درست پیش خواهد رفت.

توسعه صنعت چاپ یک میلیون شغل ایجاد می‌کند

تهران -ایرنا – عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی ضمن تاکید بر ضرورت همکاری و همدلی مجلس و دولت برای رفع مشکلات صنعت چاپ گفت: توسعه و حمایت صنعت چاپ و بسته‌بندی می‌تواند تا یک میلیون شغل در کشور ایجاد کند.

معصومه آقاپور علیشاهی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی طی نطق علنی خود در مجلس شورای اسلامی با اشاره به مشکلات صنف و صنعت چاپ اظهار کرد: در شرایطی که تحریم‌های ظالمانه دشمنان علیه کشورمان ادامه دارد و نیاز کشورمان به صادرات غیرنفتی یک ضرورت محسوب می‌شود، صنعت چاپ و بسته‌بندی  نقش بی بدیل و تعیین کننده در ارزش آفرینی و توسعه صادرات کالاها ایفا می‌کند و باید از این صنعت مهم و اشتغال‌زا حمایت کنیم.

وی در نطق خود که با حضور استادان، فعالان، صنعتگران و دست‌اندرکاران صنف و اتحادیه صنعت چاپ به ابتکار و تلاش انجمن علمی فناوری چاپ ایران، اتحادیه چاپخانه داران، لیتوگرافان و شرکت تعاونی چاپخانه‌داران در خانه ملت همراه بود، بر حضور پررنگ دست اندرکاران صنعت چاپ و بسته‌بندی در پارک‌ها و مراکز رشد و شتاب دهنده های حامی فناوری‌های نوین تاکید کرد.

آقاپور علیشاهی خاطرنشان کرد: شرکت‌های دانش بنیان و فناور حاضر در این مجموعه‌ها می‌توانند خدمات بسیار ارزشمندی برای توسعه و رونق صنعت چاپ ارائه کنند و شتابدهنده‌ها نیز می‌توانند این صنعت را به سوی پیشرفت هدایت کنند.

عضو فراکسیون اشتغال مجلس در ادامه همچنین بر رایزنی با کمیسیون‌های مختلف مجلس، اتاق بازرگانی و همچنین دستگاه‌های متولی این صنعت برای برون رفت صنعت چاپ از مشکلات فعلی تاکید کرد و گفت هیچ توسعه‌ای بدون توجه به صنعت چاپ محقق نمی‌شود.

تحقق توسعه بدون توجه به صنعت چاپ ناموفق است

رئیس انجمن علمی فناوری چاپ نیز در حاشیه دیدار با برخی نمایندگان از جمله آقاپورعلیشاهی، غلامرضا تاجگردون، احد آزادیخواه و احمد امیرآبادی گفت: در حال حاضر انجمن علمی فناوری چاپ با مشارکت و حضور همه فعالان و اعضای اتحادیه این صنف تلاش می‌کند این صنعت راهبردی، مولد، ارزش‌آفرین و اشتغال‌زا را به جایگاه واقعی خود برساند، چرا که تحقق هر نوع توسعه‌ای بدون توجه به صنعت چاپ و بسته‌بندی ناموفق خواهد بود.

محمد بیطرفان با اشاره به اینکه جایگاه صنعت چاپ در قوانین و برنامه ریزی‌های بالادستی مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته است، خاطرنشان کرد: همه دست اندرکاران و فعالان صنعت چاپ خواستار توجه به صنعت چاپ در برنامه‌های توسعه و قوانین بالادستی بویژه قانون برنامه هفتم توسعه کشور هستند.

وی با اشاره به اینکه توجه به صنعت چاپ توجه به قدرت نرم و اهتمام به منافع ملی کشور است، یادآور شد: امروزه بخش کوچکی از صنعت چاپ بخش فرهنگی آن است و می‌طلبد که صنعت چاپ و بسته‌بندی با همه ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها مورد توجه مجلس و دولت قرار گرفته و برای رسیدن به جایگاه ممتاز خود حمایت شود.

صنعت چاپ نباید به حال خود رها شود

بهمن پورمند عضو هیئت مدیره صنف چاپخانه‌داران نیز در حاشیه این نشست اظهارکرد: صنعت چاپ، صنعت مهم و استراتژیک دنیاست و نباید به حال خویش رها شود.

وی با اشاره به مشکلات صنعت چاپ از جمله واردات مواد اولیه، نبود تکنولوژی به روز و گرانی مواد، بر رفع  این مشکلات با همراهی دولت و مجلس تاکید کرد.

صنعت چاپ نیازمند شناسایی به مسئولان دولتی و مجلس 

دکتر احمدرضا اعتماد مظاهری نایب رئیس اتحادیه چاپ نیز  در این نشست،  مهمترین مشکل صنعت چاپ را عدم شناسایی این صنعت دانست.

وی یادآور شد: شناسایی صنعت چاپ و معرفی این صنعت به مجلس و دولت یک ضرورت است تا در برنامه‌ریزی و تدوین قوانین بایستی جایگاه آن مشخص شود.

مدیر عامل شرکت تعاونی چاپخانه‌داران تهران همچنین با اشاره به اینکه صادرات غیرنفتی در بسیاری از زمینه‌ها از جمله شیرینی و شکلات مدیون صنعت چاپ است، گفت: شیرینی و شکلات به صادرات یک میلیارد دلاری دست یافته و این مهم با توجه به ارزش آفرینی چاپ و بسته بندی حاصل شده است.

وی افزود: این در حالی است که کسی از اهمیت چاپ و بسته بندی در این زمینه سخنی به میان نمی‌آورد که بسته‌بندی زیبا و شکیل صنعت شیرینی و شکلات را متحول کرده است.

مظاهری به موضوع آموزش و پژوهش در صنعت چاپ اشاره کرد و گفت: این صنعت نیازمند تربیت نیروی انسانی کارآمد و توانمند است در حالی که تنها مرکز علمی کاربردی این صنعت نیز نیمه تعطیل یا تعطیل است.

ضرورت توجه به دانش و آموزش های نو

حسین احمدی از تولیدکنندگان و فعالان صنعت چاپ نیز در حاشیه دیدار دست اندرکاران صنعت چاپ با نمایندگان مجلس اظهارکرد: این مهم با حمایت و مساعدت دولت در راه اندازی و تربیت نیروی متخصص محقق می‌شود.

وی افزود: البته این مسئله حتی از سوی متولیان اصلی که وزارت ارشاد و صنعت، معدن و تجارت هستند نیز مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

احمدی با اشاره به گرانی کاغذ، معطل ماندن فعالان در نوبت مجوزها و مواردی مثل ارزش افزوده و همچنین ظهور و بروز فناوری‌های نو در این صنعت گفت: انتقال تکنولوژی و ماشین آلات روز و آموزش فعالان این صنعت یکی از نیازهای اصلی صنعت چاپ است.

وی با بیان اینکه، فناوری‌های نوین دیگر به روش استاد – شاگردی منقل نمی‌شود، افزود: چرا که باید آن‌ها با دانش، نرم افزارها و آموزش های نوین آشنا شوند.

احمدی اظهارکرد: صنعت چاپ نیازمند فارغ التحصیلان دانشگاهی و توانمند در رشته‌های صنعت چاپ از دانشگاه‌های مادر و سراسری است چیزی که در حال حاضر وجود ندارد.

بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ چیست؟

در این مقاله به معرفی و بررسی کامل بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ می‌پردازیم

بسیاری از افراد با چالش پپسی آشنایی دارند: به این صورت که باید بدون اینکه نگاه کنند، بین پپسی و کوکاکولا، یکی را انتخاب کنند و تعجبی ندارد که پپسی انتخاب می شود. یک دهه پیش، رید مونتگ، عصب شناس معروف، سوالی را مطرح کرد: اگر واقعا مردم پپسی را به کوکاکولا ترجیح می دهند، چرا پپسی بازار را فرا نمیگیرد؟

او با امید به اینکه پاسخ این سوال را پیدا کند، چالش پپسی دیگری را ایجاد کرد که در آن، افراد را به دستگاه ام آر آی متصل می کرد تا فعالیت مغزی آنها را بررسی کند. در ابتدا، نیمی از شرکت کنندگان ابراز داشتند که پپسی را ترجیح می دهند؛ با این حال، وقتی مونتگ به آنها گفت که کدام یک از نمونه ها از مارک کوکاکولاست، نتیجه سه به یک به نفع کوکاکولا تغییر کرد. علاوه بر این، در فعالیت قشر جلویی مغز و هیپوکامپ که به ترتیب مسئول کنترل تفکرات پیچیده و حافظه هستند، نیز تغییراتی مشاهده کرد. همچنین، دریافت که مغز، تصاویر و ایده هایی را از آگهی های بازرگانی به یاد می آورد و تفکرات و احساسات، در قسمتی که عکس العمل های خوبی نسبت به کیفیت محصولی دیده شده را به آن مارک، ربط می دهد.

در سال ۲۰۰۴، یافته های خود را منتشر کرد و در نتیجه، بازاریابی عصبی (ذهنی)، به معرض عموم گذاشته شد.

بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ

بازاریابی عصبی چیست؟

بازاریابی عصبی، بررسی پاسخ های مغزی به تبلیغات و مارک ها و تطبیق آن پیام ها بر اساس پاسخ  دریافتی برای به دست آوردن پاسخ های بهتر است. محققان از فناوری هایی مانند ام آر آی و برق نگاری مغزی (ای ای جی) برای پی بردن به انواع خاصی از فعالیت های مغزی در پاسخ به پیام های تبلیغاتی، استفاده می کنند. شرکت ها، با استفاد از این اطلاعات، متوجه می شوند که انتخاب مصرف کنندگان بر چه اساسی است  و چه بخشی از مغز مسئول این انتخاب است.

مغز خوب/مغز بد

بازاریابان عصبی، تنها چند بخش از مغز را تحریک می کنند:

  • هسته ی اکامبن که انتظار لذت را ایجاد می کند.
  • قشر جلویی مغز که تفکرات پیچیده را کنترل می کند.
  • هیپوکامپ که به حافظه کمک میکند.
  • انسولا که مسئول پیش بینی یا جلوگیری از محرک های دردناک است.
  • بخش میانی قشر جلویی که وقتی پاداش مورد انتظار را دریافت نمی کنید، مسئوا ناامیدی است.

با اینکه چالش پپسی مونتگ باعث بیشتر مشهور شدن نورومارکتینگ شد، اولین بار در سال ۱۹۹۰، گری زالتمن که استاد بازاریابی دانشگاه هاروارد بود، به این مفهوم پی برد . بعدها، وی روش را که روش استنباط استعاره ی زالتمن نام داشت را ثبت کرد. شرکت هایی نظیر نستل، جنرال موتور و کوکاکولا، از آن زمان تا کنون از این روش استفاده کرده اند.

بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ

با اینکه فناوری مورد استفاده در نورومارکتینگ، بسیار ماهرانه درست شده، فرضیه ای ساده وجود دارد: مشتری ها ننکن است که دروغ بگویند، اما آمار نه. حتی اگر مشتری ها هم دروغ نگویند، خیلی مواقع ممکن است که آن چیزی را که در ذهن دارند، بر زبان نیاورند. تخمین زده اند که ۹۵ درصد تفکراتی که در ضمیر ناخودآگاه انسان وجود دارد، با روش های قدیمی قابل بررسی نیستند.

چه کسانی از بازاریابی عصبی استفاده می کنند؟

بازاریابی عصبی، روش ارزانی نیست. در واقع دستگاه ام آر آی حدود ۵ میلیون دلار ارزش دارد. علاوه بر این، یک گروه از افراد برای نمونه، تقریبا ۱۰۰۰۰ دلار هزینه می برد. بنابراین، نورومارکتینگ واقعی، توسط شرکت ها و سازمان های بزرگ ( یا حداقل با سود خوب) مورد استفاده قرار میگیرد. بعضی از این شرکت ها که در سال های اخیر، از این روش استفاده کرده اند:پ

  • گوگل و مدیاوست با همکاری شرکت زیست سنجی و تحقیقی نوروفوکوس، پاسخ کاربران را در رابطه با تبلیغات بیت برنامه ای خود(مثل تبلیغاتی که بین فیلم های یوتیوب ظاهر می شود) بررسی کردند. پاسخ حسی ۴۰ شرکت کننده، به صورت احساسی، تعهدی و تاثیرگذار دسته بندی شد.
  • مایکروسافت از اطلاعات ای ای جی، برای درک بهتر عکس العمل کاربران به کامپیوتر های شخصی و لپ تاپ استفاده کرد که شامل احساسات : متعجب، راضی و ناامید بود.
  • فریتو-لی با بررسی مغز زنان، متوجه شد که چطور به صورت بهتری، تبلیغات خود را عرضه کند. به این صورت که فهمید که نباید در مورد گناه یا حتی پاک بودن صحبت کند و در عوض، بر روی موارد مربوط به سلامت در تبلیغات خود استفاده کند.
  • تی دبلیو سی یا شبکه ی آب و هوا همدیگر شرکتی بود که با نوروفوکس همکاری کرد و همزمان با آن برای تکرار سریال تاریخچه ی تغییرات آب و هوایی آماده می شد. این شبکه با استفاده از فناوری ای ای جی و ردیابی چشمی و همچنین جی آر اس( تغییرات پوستی ) توانست برای دست یابی به تاثیر بیشتر، تبلیغات و برنامه ریزی خود را اصلاح کند.

علاوه بر هزینه های قابل توجهی که دارد، هنوز هم تعدادی نسبت به این روش بدگمان هستند و شک دارند. بیشتر آنها استفاده از این روش را شست و شوی مغزی میدانند و آن را متهم می کنند و میخواهند بدانند که تا چه اندازه، رفتار و فعالیت ذهنی بر رفتار مشتری تاثیر می گذارد و تا چه اندازه این روش در حوزه ی تجارت های مختلف ناکام مانده است.

با این حال، از آن جایی که کاربران موفق تایید می کنند، این روش هم اکنون هم در بازار جای گرفته است.  با افزایش تحقیقات محققان در این حوزه، این روش نسبت به اتهامات گفته شده مانند : شست و شوی مغزی، تبرئه و حتی قانونی خواهد شد و در آینده روش های بازاریابی عصبی(نورومارکتینگ) برای همه مشخص می شود.

بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ

بازاریابی عصبی برای چه نوع کاربری استفاده می شود؟

این روش بسیار انعطاف پذیر است و می توانند تمایل کاربر و وفاداری او به مارکی را تعیین کند، زیرا می توان این روش را تقریبا روی هر کسی که نسبت به محصول یا شرکتی نظری دارد، پیاده کرد. روش بازاریابی به این صورت است که بر روی ایجاد تاثیری مثبت و ماندگار بر روی ذهن مخاطب تاثیر بگذارد و فرقی هم نمیکند که به چه صورت این کار را انجام دهد. بازاریابی عصبی، همان تاثیرات را می سنجد؛ با این حال، هر کسی هم می تواند موارد پایه ای را در مورد کاربر بیابد و محصول یا خدمات خود را برای تاثیر بر نیاز های ضمیر ناخودآگاه کاربر، تطبیق دهد.

ابزار حسی،خاطرات را ایجاد می کنند و یا باز می گردانند؛ مثلا با استفاده از بوی نان که خاطرات قدیمی را یادآوری می کنند ( چه خاطراتی از کسانی دیگر که خوانده باشند و یا برای خودشان)، زبانی  یادآورنده مثل آهنگی که در ذهن مانده و بیرون نمیرود؛ همه ی این ها حتی اگر نشان از خامی باشند، مثالی از بازاریابی عصبی است که میتوان در هر تجارتی و با هر ابعادی استفاده کرد.

۶ قانون بازاریابی عصبی

(بدون نیاز به ام آر آی)

  1. از کلمه ی “ما” استفاده نکنید و از شرکت خود صحبت نکنید. بر روی نقطه ضعف کاربر تمرکز کنید و نه خودتان.
  2. سر اصل مطلب بروید. پیام شما با ۱۰۰۰۰ پیام دیگری که روزانه به مغز می رسد، رقابت می کند.
  3. تصویرسازی کنید. فقط در مورد محصول خود صحبت نکنید، بلکه آن را نشان دهید. و حتی اگر نمی توانید که تصویری از آن را به کاربر نشان دهید، تصویر سازی کنید.
  4. به صورت محسوس و ملموس ارائه دهید.در تبلیغاتی که از حالت صورت افراد استفاده می کنند و می توان با استفاده از آن به هدف آنها پی برد مثالی از این مورد هستند.
  5. پایانی قوی ایجاد کنید. اصولا افراد بیشتر به ابتدا و انتهای تبلیغ توجه می کنند. این کار باعث ماندگاری در حافظه می شود.
  6. از احساسات استفاده کنید. تعجب، خنده، ترس و عصبانیت باعث گسستگی و در تنیجه هدف گرفتن خاطرات می شوند.

کمپین بازاریابی عصبی چگونه ایجاد شد؟

با این که این روش تاثیر بسزایی بر قسمت قابل رویت تبلیغات گذاشته، بیشتر تمرکزش بر تاثیر بعدی آن است. در واقع خیلی توجهی به انتقال پیام یا مارک درستی نیست، بلکه بیشتر روی بررسی احساسات و هدف گیری خاطرات با استفاده از پیام، متمرکز است.

کمپین بازاریابی عصبی، بیشتر بر روی تاثیر گذاری بر فرد تمرکز دارد. در حالیکه در بازاریابی رایج با استفاده از روش های گوناگون ( گروه متمرکز، نظر کاربران و …) بر روی گستره ی وسیعی از کاربران تاثیر گذاشته می شود، در بازاریابی عصبی، تمرکز بر روی فرد-فرد که معمولا هم بیشتر از چند ده نفر نیستند و در گستره زمانی زیادی است.

در مقابل این، از دستگاه های ام آر آی و ای ای جی برای بررسی فعالیت مغز افراد قبل، بعد و بین تجربه ی این روش استفاده می شود. سنسورهای فیزیولوژی دیگری هم ممکن است برای نظارت بر ضربان قلب، تنفس و پاسخ های پوستی، استفاده شود.

این روش به دوره ای بستگی دارد که آماده سازی نام دارد؛ به این صورت که در اولین مرحله از تعریف موضوع، انعکاسی الکتریکی ایجاد می شود. این کار باعث میشود که مغز هر چیزی که در رابطه با آن موضوع می داند را به یاد بیاورد( مثل نمونه ی کوکاکولا). حتی قبل از اینکه ضمیر خودآگاه نسبت به محرک آگاهی پیدا کند، ناخودآگاه این مرحله را شروع و پاسخ لازم را داده است و همه ی اینها در یک ثانیه رخ می دهد. پس، بازاریابی عصبی، به همان یک ثانیه اهمیت میدهد.

وقتی که مغز مرحله ی ذکر شده را گذراند، اطلاعات جدید برای مقایسه ی آن با اطلاعات قبلی داده می شود و نظر آگاهانه در مورد محصول در خودآگاه فرد شکل می گیرد. این اطلاعات با اطلاعاتی که در مرحله ی آماده سازی شکل گرفته، مقایسه می شود.

وقتی که تمامی داده ها جمع آوری شدند، کمپین بازاریابی بیشتر شبیه نوع قدیمی خود می شود. بر اساس داده های حسی و عصبی جمع آوری شده، گروه بازاریابی گسترده تری، برای ایجاد مدیریت بهتر و ماندگاری در حافظه ی مشتری، کمپین را گسترش و تطبیق می دهد.

کسانی که بازاریابی عصبی می کنند، چه سمتی دارند؟

مدیر امور مشتریان

مدیر امور مشتریان، مسئول توسعه و ارائه ی بررسی های عصبی مشتریان (معمولا مشتریان دائمی) است.

چه کاری انجام می دهند؟

  • با سهامداران اصلی ارتباط برقرار می کند و همچنین به نیازها و اهداف مشتریان پی می برد.
  • مدارک مبنی بر اهداف و موارد قابل ارائه به مشتری را نگهداری می نماید
  • اطلاعات و نظرات کیفی را از داده های کمی استخراج می کند و نتایج حاصل از بررسی های عصبی را به مشتریان ارائه میدهد و به آنها کمک می کند که داده های ارائه شده را، تفسیر کنند.
  • نظرات عملی حاصل از بررسی های عملی را گسترش داده و برای اجرای آنها تلاش می کند.

تحصیلات و تجربه

میزان حقوق در آمریکا

مدیر امور مشتریان – متوسط حقوق سالیانه: ۱۱۶۰۱۰دلار – بیشترین دریافتی: ۱۸۷۱۹۹ دلار

مشاور نورومارکتینگ – متوسط حقوق سالیانه: ۷۸۱۶۰ دلار – بیشترین دریافتی: ۱۳۸۷۹۰ دلار

تحلیلگر تحقیقات بازار – متوسط حقوق سالیانه: ۶۰۵۷۰ دلار – بیشترین دریافتی: ۱۱۱۴۴۰ دلار

مدیر امور مشتریان (CRM) که در امور نورومارکتینگ دخالت می کند، باید لیسانس (و یا مدارک بالاتر) بازرگانی یا علوم سیاسی/اجتماعی  داشته باشد؛ دروس موجود در رشته های روان شناسی، جامعه شناسی و علوم دستگاه ها هم می تواند مفید باشد. علاوه براین، مدیران امور مشتریان نیازمند ۵ تا ۱۰ سال سابقه ی کار مدیریت مستقیم امور مشتریان و همچنین تجارب قابل توجهی در بازار و بررسی مارک ها، تحلیل تبلیغات، بررسی آماری و توسعه‌ی محصولی هستند.

مشاوران نورومارکتینگ

مشاوران  نورومارکتینگ (مربیان/آموزش دهندگان/استادان)، اطلاعات به دست آمده از بازاریابی عصبی را دریافت کرده و دیگر شرکت ها را برای چگونگی اجرای یافته ها- با قیمتی کمتر از هزینه ی نورومارکتینگ- آموزش می دهند.

چه کاری انجام می دهند؟

  • اطلاعات موجود در رابطه با نورومارکتینگ را دریافت کرده و شرکت ها را برای اجرای آن اطلاعات در فروش، بازاریابی و روش های ارتباطی، مجهز می کنند.
  • بر اساس یافته های حسی و عصبی، شرکت کننده های فردی یا گروهی را آموزش می دهد تا مانند رهبر و تصمیم گیرنده ی اولیه صحبت کند.
  • برای ایجاد سایت شرکت، موارد مورد نیاز بازاریابی و موارد کلی شرکت و ایجاد پیامی که بهتر در ذهن فرد بنشیند، مشاوره می دهد.

تحصیلات و تجربه

مشاوران این حوزه، باید تحصیلاتی ترکیبی از بازاریابی، روان شناسی و علوم عصبی و درکی داشته باشد. البته داشتن تجربه ی قبلی در بازاریابی و ارائه، از الزامات است. مهارت های ارتباطی عالی هم لازم است و در واقع، استاندارد یک برنامه ی تحصیلی بازاریابی خوب است.

تحلیلگر تحقیقات بازار

چه کاری انجام می دهند؟

  • انجام نورومارکتینگ و دیگر تحقیقات کیفی برای پی بردن به عکس العمل خودآگاه و ناخودآگاه کاربران به محصول و پیام دریافتی، از وظایف اوست.
  • تحلیل و بررسی داده های عصبی و دیگر داده ها که از دیگر روش های تحقیق به دست آمده است.
  • بر اساس داده های جمع آوری شده، به مشتری ها برای اصلاح محصول یا پیام، پیشنهاد می دهد.

تحصیلات و تجربه

تحلیلگر تحقیقات بازار، حداقل نیازمند مدرک کارشناسی در رشته بررسی بازار و یا رشته هایی مرتبط مانند آمار است. کسانی که می خواهند متخصص بازاریابی عصبی شوند هم بهتر است کلاس هایی از رشته های روان شناسی و عصب شناسی را بگذرانند. به دلیل اینکه حوزه ی تحقیقات وسیع است  و کسانی تمایل به رسیدن به منصب ریاست برسند، مدرک کارشناسی ارشد هم نیاز است. معمولا تحلیلگر تحقیقات بازار، در طول تحصیل، دوره ی کارآموزی هم می گذراند و بهتر است که برای شغل هایی که نیازمند جمع آوری و تحلیل داده است، تجربه کسب کند.

مدرسه ی تجارت چگونه شما را در این رشته کمک می کند؟

بازاریابی عصبی- همانطور که از اسمش مشخص است و به خصوص در سطوح بالاتر- در دو فضای کاملا متفاوت عمل می کند: بازاریابی و عصب شناسی بنابراین، مراکز نورومارکتینگ به دنبال افرادی هستند که از ابتدا در کار تجارت بوده و می توانند با عصب شناسان ارتباط برقرار کنند و همچنین، به راحتی زبان تخصصی را به اطلاعاتی ترجمه می کنند که تصمیم گیرنده ها متوجه شوند. تحصیلات در حوزه ی بازاریابی، به شما کمک می کند که بتوانید به طور قانع کننده ای با دو طرف تجارت، ارتباط برقرار کنید.

به دلیل اینکه نورومارکتینگ در جایی بین روان شناسی و یک علم قرار میگیرد، دروس رفتار مشتری برای متخصصین آینده در این حوزه مفید است.

شناخت فناوری مورد استفاده در این حوزه هم یکی دیگر از ابعاد مهم برنامه ی بازاریابی عصبی است، اما  همان فناوری هم دائما در حال تغییر است. امروزه، ام آر آی و ای ای جی توجه ها را به خود جلب کرده ؛ با این حال در آینده، ممکن است که دیگر روش های بررسی مغز ایجاد شوند که خیلی مفیدتر از این دستگاه ها باشند.

پس در موردش درست فکر کنید و با مدارس و مشاورانی ارتباط برقرار کنید تا به شما برای رسیدن به این شغل که با تحریک ذهن و حس افراد سروکار دارد، کمک کنند.