ماشین های چاپ
چاپ به معنی اعم، عمل و فن و صنعت تکثیر صورت نقوش دو بعدی (حروف، ارقام، خطوط، تصاویر و غیره) به وسیلۀ انداختن اثر این نقوش بر کاغذ یا پارچه یا مواد دیگر، و بالاخص چاپ مواد خواندنی با تصویر یا بدون آن بر روی کاغذ که موضوع این مقاله است و آن را طبع نیز گویند. قدیمی ترین نمونۀ فن چاپ در چین دیده شده است. اروپا تا اواسط قرن ۱۵میلادی، تنها کتابهائی که در دسترس بود نسخههای خطی بود و چون این گونه نسخهها گران قیمت و تعدادش محدود بود، فقط عدۀ قلیلی میتوانستند از آنها استفاده کنند. با پیدایش و بسط فن چاپ، کتابها در دسترس همه قرارگرفت و این امر از عوامل عمدۀ نهضت رنسانس بود.
در طی قرن ۱۵میلادی “چاپ قالبی” رواج پیدا کرد. مطالب را روی تکه چوبها میکندند، و از آنها بر کاغذ منتقل میکردند. چاپ قالبی ظاهراً در ابتدا برای تهیۀ ورق بازی و بعدها برای تکثیر شمایل قدیسین و نوشتۀ زیر آنها مورد استفاده قرار گرفت و سرانجام بعضی از کتابها به طور کامل به وسیلۀ این نوع چاپ تکثیر شد، چاپ قالبی بر روی پارچه هنوز در قلمکارسازی معمول است.
اولین قدم بزرگ در پیشرفت فن چاپ اختراع “حروف قابل انتقال” بود. استعمال این نوع حروف بین سالهای ۱۰۵۱ و ۱۰۵۸ میلادی در چین آغاز گردید. دراروپا، ظاهراً اختراع حروف قابل انتقال بدون اطلاع ازکار چینیها و به قول معروف به وسیلۀ “گوتنبرگ” (۱۴۰۰- ۱۴۶۸) در شره ماینتس آلمان صورت گرفت.
فن چاپ به سرعت در اروپا رواج پیدا کرد و در ۱۴۸۷ تقریباً در همۀ ممالک اروپا چاپخانههائی دایر بود و مخصوصاً ایتالیا از جهت طرح حروف چاپ اعتبار تمام یافت و درنیمۀ اول قرن ۱۶م این اعتبار به پاریس منتقل شد. در همین قرن فن چاپ از فن تهیۀ حروف چاپ تفکیک گردید. به سبب محدودیتهای ناشی از اصلاح دینی که در فرانسه در امر چاپ پدید آمد، عدهای از چاپگران کارگاههای خود را از فرانسه به هلند منتقل کردند و این سرزمین عمدهترین مرکز صنعت چاپ شد و حروف و مطبوعات به همۀ اروپا صادر میکرد. فن چاپ به وسیلۀ و.ککستن وارد انگلستان شد (به قولی پیش از ۱۴۷۶) و ظاهراً در ۱۵۳۹ در اسپانیای جدید (مکزیک) کتاب چاپ میشد و اصلاحات جزئی صورت گرفت.
گذشته از بعضی اصلاحات جزئی، تا سال ۱۸۰۰ فنون چاپ و حروفریزی عمده به همان صورت بود که گوتنبرگ به عمل آورده بود. چاپ به وسیلۀ ماشین دستی به عمل میآمد، کاغذ هم به وسیلۀ دست و ورق به ورق تهیه میشد. اختراعات عمدهای که از حدود ۱۸۰۰ به بعد صورت گرفت بر سرعت کار افزود و از هزینۀ آن کاست.
از ۱۸۰۰ طریقۀ سترئوتایپ رواج یافت. در ۱۸۱۰ ف. کونیگ از نیروی بخار درماشین چاپ استفاده کرد، در ۱۸۴۶-۴۷ ر.م هو طرح یک ماشین چاپ “روتاری” (Rotari) (چرخنده) را ریخت، در ۱۸۸۶ لاینوتایپ و در ۱۸۹۶ مونوتایپ اختراع شد، که خود عمل حروفچینی را انجام میدهند.
امروزه به طور کلی سه طریقه در فن چاپ معمول است:
۱. چاپ حروفی یا برآمده
۲. چاپ همسطح
۳. چاپ گود یا گراووری
این تقسیم بندی بر حسب این است که نقوشی که از روی آنها چاپ میکنند نسبت به “صفحۀ چاپ” (صفحۀ حامل نقوش) برآمده یا با آن همسطح یا در آن کنده شده باشد. چاپ حروفی یا چاپ سربی (به مناسبت جنس حروف چاپ) یا چاپ برآمده را در آغاز ورود فن چاپ به ایران، به نام اروپائی آن تیپوگرافی یا طیپوگرافی (Tipografi) نیز میگفتند. در طریقۀ چاپ حروفی، نقوشی که اثر آنها باید بر صفحۀ کاغذ چاپ شود، بالاتر از زمینۀ صفحۀ چاپ قرار دارد و مستقیما با کاغذ تماس پیدا میکند.
تا حدود ۱۹۰۵ تقریباً در همۀ کارهای چاپی از طریقۀ چاپ حروفی استفاده میشد وامروز نیز این طریقه بیش از طرق دیگر معمول است. در چاپ همسطح یا لیتوگرافی (Litografi) (چاپ سنگی) نقوش با زمینۀ صفحۀ چاپ همسطح است. از حدود ۱۹۰۵ به بعد طریقۀ چاپ همسطح که قبلا فقط برای مقاصد خاصی (تکثیر تصویر ونقشه) به کار میرفت، بیش از پیش مورد توجه واقع شد و چاپ افست از آن ناشی گردید (لیتوگرافی). در چاپ گود یا چاپ گراووری، اول از کلمات و تصاویر عکسبرداری میشود و بعد نقش نگاتیف آنها را بر یک استوانۀ مسی نقره میکنند و به این ترتیب گودیهای کوچکی بر سطح استوانه ایجاد میشود. محل نصب این استوانه در ماشین چاپ طوری است که در موقع گردیدن استوانه، سطح آن از یک طرف همواره با حوضچهای مملو از مرکب تماس دارد و از طرف دیگر تیغهای فولادی مرکب را از سطح استوانه “پاک میکند” و در نتیجه مرکب فقط در داخل گودیها (نقوشی که باید از روی آنها چاپ به عمل آید) باقی میماند، کاغذ درحالی که با فشار از روی این استوانه عبور میکند، ذرات مرکب را به خود میکشد و اثر نقوش بر آن میافتد. عمق گودیها متفاوت است، ومقدار مرکبی که از آنها بر صفحۀ کاغذ منتقل میشود با عمق آنها تناسب دارد، به همین جهت، در چاپ گراووری، سایه روشنهای مختلف یک تصویر بهتر از چاپ حروفی یا افست بر صفحۀ کاغذ نقش می بندند، ولی درمقابل، دقت و ظرافت نقش حروف باندازۀ دقت و ظرافت آنها در چاپ حروفی یا چاپ افست نیست. چاپ گراووری را، اگر با ماشین روتاری انجام گیرد، روتاگراوور (Rotagravur) گویند. ماشینهای چاپ حروفی را به سه دستۀ عمده تقسیم میکنند، سطحی (مسطح)، استوانهای و روتاری.
(۱) در ماشین سطحی یک صفحۀ مسطح و متحرک کاغذ را بر روی صحفۀ چاپ، که در محل خود ثابت است، فشار میدهد. اغلب ماشینهای سطحی کوچکاند و معمولاً برای چاپ کردن بلیط، صورتحساب و فرمهای اداری از آنها استفاده میشود؛
(۲) در ماشین استوانهای یک استوانهای فلزی کاغذ را بر روی صفحۀ چاپ فشار میدهد، کتابهای و مجلههائی را که تیراژ کمی دارند، با این نوع ماشینها چاپ میکنند؛
(۳) در ماشین روتاری علاوه بر اینکه یک استوانۀ فلزی کاغذ را بر روی صفحۀ چاپ فشار میدهد، خود صفحۀ چاپ به صورت لوحه ای یکپارچه و نیم دایره است که بر استوانۀ دیگری بسته میشود. این لوحه را به طریقۀ سترئوتایپ تهیه میکنند. ماشین چاپ روتاری بزرگترین و سریعترین نوع ماشینهای چاپ کنونی است و معمولاً برای چاپ روزنامههای پرتیراژ از آنها استفاده میشود. ماشین چاپ روتاری میتواند هر ساعت ۰۰۰/۶۰ نسخه روزنامه را چاپ کند، صفحات آنرا ببرد، “تا بزند” و تعداد نسخههای چاپ شده را شماره کند.
چاپ عکسی (Cape. Aksi) چاپ کردن هر نوع نوشته یا رسم یا پردۀ نقاشی و غیره به وسیلۀ عکسبرداری از آن، خواه عکس را به طریقۀ افست چاپ کنند یا پس از تبدیل آن به گراوور، در کتابخانههای عمومی بزرگ، اصل کتابها و سایر مدارک نادر یا نفیس (مانند نسخههای خطی مصور، نقشههای جغرافیایی، کتابهای چاپ قدیم، و جز آنها) را بهندرت در دسترس اشخاص میگذارند. بلکه چاپ عکسی آنها را کهدر عین حال مشخصات نسخۀ اصل (از قبیل املا، رسم الخط، و غیره) را نشان میدهد در معرض استفاده قرار میدهند. همچنین برای گردآوردن نسخههای خطی قدیمی که صفحات آنها به طور پراکنده در کتابخانهها یا موزههای مختلف موجود است، از چاپ عکسی استفاده میشود.
اصطلاح فاکسیمیله (Fak. Simile) به طور اعم به معنی ساختن مانند هرچیز (اعم از کتاب، پردۀ نقاشی، مجسمه و غیره) است، ولی معمولاً بالاخص به معنی چاپ عکسی به کار میرود.
چاپ و چاپخانه در ایران- اگرچه تهیۀ اورا میتوان نوعی طریقۀ چاپ دانست، اولین چاپخانۀ عربی و فارسی در ایران ظاهراً در اوایل قرن ۱۱ ﻫ.ق (شاید از حدود ۱۰۲۰ ﻫ.ق تا ۱۰۳۰ ﻫ.ق) بوسیلۀ کشیشان کرملی در دیر آنان در اصفهان دایر گردید، و به بصمه خانه معروف شده بود. لفظ باسمه (Basme) یا باصمه، که بعد در ایران به صورت باسمه هم نوشته شد و در نزد ترکان عثمانی و ترکان شرقی معمول بوده ازعهد مغول به کار رفته است و مغولان تصویر پادشاهان مغول را بصمه میگفتند. درجلفای اصفهان ظاهراً قریب ۳۰ سال بعد از اینکه شاه عباس اول صفوی ارامنه را به آنجا کوچانید (۱۰۱۳ ﻫ.ق) چاپخانۀ ارمنی دایر گردید، که اثری که در ۱۰۵۰ ﻫ.ق در آنجا چاپ شده باقیست. خود ایرانیها سالیان دراز توجهی به مطبعه نداشتند و اگر هم گاهی صحبتی از آن میرفت (چنانکه شاردن در سیاحتنامۀ معروف خود گفته است)، از مرحلۀ حرف تجاوز نمیکرد، تا آنکه ظاهراً در سلطنت فتحعلی شاه اولین چاپخانۀ “طیپوگرافی” (چاپ سربی) تحت حمایت و تشویق عباس میرزا ولیعهد در تبریزدایر شد و شخصی به نام آقا زین العابدین تبریزی رسالۀ فتحنامه (از میرزا ابوالقاسم قائم مقام) را که ظاهراً نخستین کتاب فارسی است که در ایران با حروف عربی طبع شده است به چاپ رسانید (۱۲۳۳ ﻫ.ق) همچنین عباس میرزا در حدود ۱۲۴۰ﻫ.ق میرزا جعفر تبریزی را به مسکو فرستاد تا یک دستگاه چاپ سنگی بیاورد و آن صنعت را نیز بیاموزد، و او دستگاهی به تبریز آورد ودایر نمود.
گویند فتحعلی شاه میرزا زین العابدین تبریزی را به تهران احضار کرد (حدود ۱۲۴۰ ﻫ.ق) و او تحت توجه منوچهر خان گرجی (بعداً ملقب به معتمد الدوله) قرآن معروف به قرآن معتمدی را به چاپ رسانید و از شاگردان او میرباقر نامی بود که بعدها ناسخ التواریخ را به چاپ سنگی رسانید. بهرحال در حدود ۱۲۴۰ﻫ.ق در تبریز و تهران چاپخانۀ سربی دایر بوده است، چنانکه چاپخانۀ چاپ سنگی نیز در حدود ۱۲۵۰ در تهران وجود داشته است. ظاهراً چاپ سربی در ۱۲۶۱ ﻫ.ق در تهران یکچند موقوف شده است.
در اصفهان نیز بین ۱۲۴۴ و ۱۲۴۸ﻫ.ق چاپخانۀ سنگی وجود داشته است و رسالۀ حسینیه که در این شهر طبع شده است، مربوط به این زمان است. قرآن چاپ سنگی شیراز نیز مربوط به همین سالها است. بعد از تبریز و تهران و ظاهراً بعد از اصفهان و شیراز، اولین شهری که در آن چاپخانه دایرگردید ارومیه (رضائیه) بوده است، که از ۱۲۵۶ﻫ.ق به بعد مبلغین مسیحی در آنجا یک مطبعۀ سربی عربی و سریانی و انگلیسی دایر داشتند. بعد از ارومیه ظاهراً به ترتیب تاریخی آتیه در سایر شهرهای ایران مطبعه داخل شد: بوشهر، مشهد، انزلی، رشت، اردبیل، همدان، خوی، یزد، قزوین، کرمانشاه، کرمان، گروس، کاشان.
با اینکه اول بار چاپخانۀ سربی در ایران وارد شد، بعدها چاپ سربی مدتهای دراز منسوخ و چاپ سنگی دایر شد، تا آنکه در ۱۲۹۰ﻫ.ق در حین مسافرت ناصرالدین شاه قاجار به اروپا در اثنای توقف وی در استانبول، یک دستگاه چاپخانه با حروف عربی و فرنگی به قیمت ۵۰۰ لیرۀ عثمانی خریداری و به تهران فرستاده شده، ولی از آن استفاده به عمل نیامد تا آنکه در سال ۱۲۹۲ ﻫ.ق بارون لوئی دونورمن (Baron. Lui.De. Norman) امتیاز روزنامهای به نام پاتری (به معنی وطن) تحصیل کرد و مطبعه راتعمیر نمود و به کار انداخت. در تبریز نیز درحدود ۱۳۱۷ﻫ.ق باز یکدستگاه مطبعۀ سربی دایر شد. با ازدیاد مدارس و توسعۀ تعلیمات و افزایش عدۀ با سوادان وسایل چاپ در ایران مخصوصاً در سنوات اخیر بسیار افزایش یافته است.