صنعت تولید کاغذ در اغما/ فرجام ۴ دهه اتکا به واردات
سالهای سال است که دولت ترجیح داده تا دلارهای نفتی را برای واردات کاغذ و نه تولید داخلی مصرف کند و در نتیجه صنعت تولید کاغذ در ایران مسالهای تنها مرتبط با تولیدکننده و نه دولت شده است.
۲۴ سال از زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به دنبال بازدید از نمایشگاه کتاب تهران خواستار توجه به موضوع تولید داخلی کاغذ شدند میگذرد. بیست و چهار سال به قولی معروف یک عمر به شمار میآید، یک عمر برای یک ناشر و یک عمر برای صاحب یک کارخانه. اما عمرها گذشت و در بر همان پاشنه چرخید که میبود. دلارهای نفتی در جیب کاسبان ظهیرالاسلام رفت و کاغذ به سوداگری در دست ناشران و چاپخانهداران.
کمی تاریخ را با هم مرور کنیم، پیش از روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد دولت برای تأمین نیاز کاغذ ناشران اقدام به توزیع یارانهای کاغذ میکرد. ناشران برای انتشار کتاب، نیاز خود را به وزارت فخیمه اعلام و در نهایت حواله دریافت کاغذ را تحویل میگرفتند و در موارد متعددی یکراست آن را به سمت بازار سیاه خیابان ظهیرالاسلام سوق میدادند و از دل آن پول نقد به دست میآوردند برای کارهای مهمتر از چاپ کتابهایشان.
چرخ روزگار یک نویسنده را به صندلی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد رساند؛ محسن پرویز. شاید بتوان حذف یارانه کاغذ و سوق دادن یارانههای وزارت ارشاد از تولید کننده به سمت مصرف کننده را مهمترین دستاورد حضور او در این سمت بدانیم. پرویز خواب آشفته کاغذ دولتی را حذف کرد و یارانه دولتی را به سمت مصرف کنندگان کتاب در نمایشگاهها سوق داد. جنجال بزرگی در بازار نشر برپا شد اما بازار در نهایت خود را به ثبات و تعادل رساند و راه تولید کتاب هموار شد. در این میان اما هنوز چرخه اقتصادی کاغذ در ایران بر مدار وارد کننده و دلارهایش میچرخید و خبری از تولید داخلی نبود. کارخانههای کاغذ داخلی افتان و خیزان به کار خود ادامه میدادند. محصول آنها کیفیت و مخاطب خارجی را نداشت و دولت نیز عزم برای اصلاح ساختار و کمک برای به روز رسانی آنها نداشت.
جهش اول قیمت در کاغذ را بحران دلار در دولت محمود احمدینژاد رقم زد. بحرانی که با افزایش بیش از سه برابری قیمت ارز در سالهای ابتدایی دهه نود رقم زد و خواب خوش ناشران را برای تولید کتاب را آشفته کرد. قیمت هر بند کاغذ بیش از سه برابر شد و در بازهای یک ساله بحران گرانی کاغذ به گلوی نشر ایران فشار وارد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در سال آتی این رویداد و در بازدید از نمایشگاه کتاب تهران در سال ۱۳۹۱ به موضوع تولید امتداد دار کاغذ ضرورت توجه به تولید داخلی در این امر اشاره کردند. این مساله در ادامه منجر به ایجاد کمیتهای برای ساماندهی وضعیت کاغذ در وزارت ارشاد شد. کمیته مذکور در جلسات خود اعلام کرد که مسئولیت واردات کاغذ بر عهده وزارت صنعت معدن و تجارت است و این کمیته تلاش میکند تا برای دریافت ارز وارداتی کاغذ این محصول را از ردیف ششم محصولات مشمول دریافت ارز به ردیف اول و دوم کوچ دهد و در نهایت نیز تنها دستاورد این کمیته ایجاد ثباتی در قیمت کاغذ در بازار بود و البته خسارتهای بزرگی همچون ماجرای کلاهبرداری و ضرر بزرگ یکی از تعاونیهای نشر در موضوع واردات کاغذ نیز در همین ایام شکل گرفت.
شوک بعدی به بازار کاغذ اما سال گذشته و به دنبال بحران ارزی در کشور شکل گرفت و قیمت این محصول را به اندازهای بالا برد که بسیاری از ناشران برای ادامه فعالیت خود دچار تردید شدند. این بار نه تنها کاغذ که سایر ادوات و اقلام انتشار کتاب نیز گرفتار چنین وضعیتی شده بودند. بار دیگر وزارت ارشاد کمیتهای برای ساماندهی وضعیت کاغذ شکل داد و این بار نقش پررنگتری برای خود در پروسه واردات کاغذ در نظر گرفت. کارگروه اقدام به تأیید پروندههای وارداتی کاغذ کرد و برای تأیید نهایی آنها را روانه وزارت صنعت و پس از آن بانک مرکزی کرد. اما مشکل این بود که این بار تنها از برخی کشورهای خاص باید واردات انجام میشد و ارز تخصیصی نیز ارز کشور مبدا بود.
در تمام این سالها اما تولید روی خوشی به خود ندید. کارخانه کاغذ مازندران به دنبال یک نوسازی و تحویل در خط تولید و با وجود اینکه میتوانست یک دوم از نیاز داخلی به کاغذ تحریر را تأمین کند با بیمهری مصرفکنندگان عمده و سوداگران واردات روبرو شد. کارخانه کاغذ پارس روی به تولید کاغذ بسته بندی برای بقای خود آورد و کارخانه تبریز نیز به شما به کارخانه پارس راهی برای حیات خود پیدا کرد.
آنچه مسلم است تذکرهای رهبر انقلاب در تمامیاین سالها برای حفظ بنیه اقتصادی کشور در این عرصه با تمرکز بر رونق تولید داخلی بوده است و در مقابل مقامات مسئول در تمامی دورهها تنها به دنبال ایجاد شوهایی بودند که نشان میداد به فکر افتادهاند اما در عمل تنها چیزی که در ماجرای کاغذ و تولید آن در ایران حکمرانی نکرد عقلو خرد ورزی بود.
سالهای سال است که دولت ترجیح داده تا دلارهای نفتی را برای واردات کاغذ و نه تولید داخلی آن سرمایهگذاری کند و در نتیجه صنعت تولید کاغذ در ایران مسألهای تنها مرتبط با تولیدکننده و نه دولت شده است و دولت نیز هیچ نقش حمایتی برای این منظور متصور نیست. در موارد معدودی نیز که بخش خصوصی پا در میان نهاده و به موضوع تولید داخلی در این عرصه وارد شده است سنگاندازی چنان زیاد است که ادامه حیات دادن با سختی میسر شده است و البته حاصلش راهی برای ارتقا تولید داخلی در این عرصه نداشته است.
پرونده تازه خبرگزاری مهر با عنوان «واکاوی صنعت کاغذ؛ از واردات تا تولید ملی» تلاشی است برای واکاوی آنچه بر این صنعت در سالهای گذشته بر آن رفته است و بررسی راههای پیش روی آن برای حیات و احیاء دوباره.