تقابل سلبریتیها و اینفلوئنسرها
در ابتدا، اینفلوئنسر مارکتینگ بهعنوان زیرشاخهای از بازاریابی سلبریتیها رشد کرد. از دههها قبل، سلبریتیها با دریافت هزینههای سنگین، محصولات شرکتهای مشهور را تبلیغ میکردند. هنوز هم بازاریابی آنلاین سلبریتیها، مثالی از اینفلوئنسر مارکتینگ است. اما اینفلوئنسر مارکتینگ مدرن، بسیار فراتر از یک ستارهی ورزشی یا سینمایی است که هواداران خود را به خرید یک محصول خاص تشویق میکند.
درحالیکه باگذشت زمان، اینترنت هم بالغتر میشود، برخی از افراد موفق شدهاند اعتبار زیادی بهعنوان ابرستارههای آنلاین کسب کنند. این افراد همان اینفلوئنسرهایی هستند که در مباحث بازاریابی موردتوجه قرار میگیرند.
اینفلوئنسرها اعتبار خود را بهعنوان متخصصان حوزههای خاص / انحصاری بهدست آوردهاند. برای مثال ممکن است وبلاگ موفقی را در مورد یک موضوع خاص راهاندازی کرده باشند، یا ویدیوهای خوبی را ساخته و در کانالهای مرتبط یوتیوب، آپلود کرده باشند. درهرحال اغلب این افراد، حسابهای فعال و محبوبی در رسانههای اجتماعی دارند و نظرات، ایدهها، راهنماییها و مشاورههای خود را درزمینهی یک موضوع تخصصی ارائه میکنند. ضمن اینکه تأثیرگذاران، مدتزمان زیادی را برای ساخت برند و رشد مخاطبان خود صرف میکنند.
اگر اینفلوئنسرها بفهمند که محصولات شما، چگونه فالوئرهای آنها را منتفع میکند، شاید از همکاری با شما خوشحال شوند. در این صورت، از نام، تخصص و اعتبار خود استفاده میکنند تا محصولات شما را بین هواداران تبلیغ کنند.
توجه کنید که اینفلوئنسر مارکتینگ هم مانند سایر روشهای بازاریابی، فقط زمانی نتیجهبخش است که شما محصول باکیفیتی تولید کنید. در غیر اینصورت، درنظرگرفتن بالاترین نرخ دستمزد برای تأثیرگذاران نیز کمکی به فروش محصولات بدساخت و ناکارآمد شما نمیکند.
اینفلوئنسرمارکتینگ و بازاریابی محتوا
جای تعجب نیست که برخی از مردم، تفاوت اینفلوئنسرمارکتینگ و بازاریابی محتوا را تشخیص نمیدهند. زیرا این دو حوزه، شباهت و ارتباط داخلی (همبستگی) زیادی با یکدیگر دارند.
بهطور خلاصه، بازاریابی محتوا زمانی اجرا میشود که شرکتها، محتوای متناسب و ارزشمندی را تولید و در کانالهای مختلفی توزیع کنند. محتوا، برای جذب و تحریک تعامل مخاطبان تولید میشود. هدف نهایی بازاریابی محتوا، هدایت مخاطبان به انجام یک اقدام سودآور، مثل خرید یک محصول خاص است. بازاریابی محتوا همهی مراحل فرایند ایجاد، توزیع و استفاده از محتوا را پوشش میدهد تا اهداف بازاریابی شمارا محقق کند.
چنانکه اشاره کردیم، بازاریابی ازطریق اینفلوئنسرها، بهمعنای همکاری با اشخاص تأثیرگذاری است که در بخش بازار هدف یک شرکت حضور دارند و قادر به توزیع محتوای تولیدی هستند. هدف اصلی این روش بازاریابی هم تشویق مخاطبان به انجام یک اقدام خاص است، با این تفاوت که اینفلوئنسر مارکتینگ فقط روی توزیع محتوا متمرکز میشود و نه تولید آن.
بازاریابی محتوا از روشها و راهکارهای گوناگونی برای بهاشتراکگذاری محتوا و افزایش نرخ دیدهشدن آن استفاده میکند. یکی از مؤثرترین روشها، بهرهگیری از اینفلوئنسر مارکتینگ بهعنوان بخشی از فرایند توزیع محتوا است.
مصرفکنندگان معمولاً سلسله مراحل زیر را طی میکنند:
۱- یک مصرفکننده، در پستها یا استاتوسهای رسانههای اجتماعی، توصیهای برای مصرف یک کالا یا خدمات خاص مشاهده میکند. بیشتر اوقات، توصیهها توسط اینفلوئنسرهایی ارائه میشوند که مورد تحسین مصرفکنندگان واقع شدهاند. درهرحال، توصیهی یادشده، توجه مصرفکننده را برمیانگیزد.
۲- مصرفکننده تصمیم میگیرد اطلاعات بیشتری در مورد کالا / خدمات فوق بهدست آورد. بنابراین به وبلاگ، کانال یوتیوب، شبکه اجتماعی یا پادکست اینفلوئنسر محبوب خود مراجعه میکند. او با محتوا، ارتباط برقرار میکند.
۳- مصرفکننده بهدنبال جزئیات بیشتری درزمینهی ویژگیها، قیمت، دردسترسبودن و روشهای ارسال محصول است. او بهاحتمالزیاد این توضیحات را در وبسایت خردهفروشی یا برند تولیدکنندهی محصول بهدست میآورد.
اگر مصرفکننده محصولی را که میبیند، دوست داشته باشد، برای خرید اقدام میکند؛ چه بهصورت فیزیکی و چه بهصورت آنلاین.
فرایندی که مرور کردیم، ترکیبی از بازاریابی محتوا و اینفلوئنسر مارکتینگ است که مصرفکننده را تحت تأثیر قرار میدهد.
بزرگترین مزایا و معایب اینفلوئنسر مارکتینگ
گرچه بازاریابی ازطریق اینفلوئنسرها، یکی از روندهای مهم حوزهی بازاریابی است، اما کارشناسان تأکید میکنند که این روش برای همهی کسبوکارها مناسب نیست. مرور اجمالی مهمترین مزایا و معایب همکاری با تأثیرگذاران رسانههای اجتماعی، به ما کمک میکند علت این هشدارها را بهتر درک کنیم.
مزایا:
تأثیر اینفلوئنسر مارکتینگ بر تصمیم نهایی مصرفکنندگان
اولین و مهمترین مزیت بازاریابی اینفلوئنسرها، نرخ بازدهی آن است. مطالعات متعددی که در این زمینه صورت گرفته است، ثابت میکند که ایفلوئنسر مارکتینگ واقعاً تأثیر قابلتوجهی بر تصمیمهای خرید مصرفکنندگان دارد. بهعنوانمثال، یکی از تحقیقاتی که بازاریابی در شبکهی اجتماعی توییتر را موردبررسی قرار داده است، نشان میدهد که اگر توییتهای یک برند، از زبان اینفلوئنسرها بیان شود، «قصد خرید» کاربران را بهمیزان ۵.۲ برابر افزایش میدهد. بهعلاوه، ۴۹ درصد از مردم در زمان تصمیمگیری برای خرید، به توصیههایی تکیه میکنند که اینفلوئنسرها به اشتراک گذاشتهاند.
اینفلوئنسر مارکتینگ بهتدریج اعتماد مخاطبان را جلب میکند
تأثیرگذاران افرادی هستند که وفاداری هواداران خود را بهدست آوردهاند. این هواداران یا فالوئرها، عمیقاً به توصیههای شخصیتهای محبوب خود بها میدهند و بهگفتههای آنها اطمینان دارند. بنابراین هنگامیکه اینفلوئنسر، محصول یک برند خاص را تحسین میکند، هواداران بلافاصله متوجه میشوند. محصول یا برندی که بهتازگی وارد بازار شده است، بهکمک تحسین و تائید تأثیرگذاران، به اعتبار فوقالعادهای دست پیدا میکند؛ زیرا اینفلوئنسرهای خوب، صرفاً بهخاطر پول محصولی را تبلیغ نمیکنند و هواداران نیز از این موضوع آگاهاند. ایدهی اصلی این است که وقتی تأثیرگذاران محصول یا خدماتی را پیشنهاد میدهند، بهاحتمال بالا خودشان از آن استفاده کرده و رضایت داشتهاند.
دسترسی به طیف عظیم مخاطبان
بیشتر اینفلوئنسرها، صدها هزار فالوئر دارند. همانطور که گفتیم، مردم اینفلوئنسرها را بهدلیل اشتیاق، دیدگاهها، ایدهها و اصولی که به اشتراک میگذارند، دنبال میکنند. مردم منتظر پستهای جدید تأثیرگذاران محبوب خود میمانند. زمانیکه پست جدیدی منتشر شود، هواداران سریعاً به تعامل با آن مشغول میشوند (لایک، نظر دادن، بازنشر).
واضح است که یک برند با همکاری اینفلوئنسرهای مرتبط، به نرخ بالایی از مخاطبان دسترسی پیدا میکند. چنانچه اینفلوئنسرها محتوای شما را بهاشتراک بگذارند، مخاطبان بسیار زیادی این محتوا را مشاهده میکنند. تصور کنید که هر یک از این مخاطبان، بار دیگر محتوای شما را بازنشر کند. دراینصورت پیام شما به گروه بسیار بزرگتری از مردم میرسد. اگر اینفلوئنسر مارکتینگ را از این فرایند حذف کنیم، شما هرگز قادر نیستید با چنین قشر عظیمی از مخاطبان رابطه برقرار کنید.
هدف قرار دادن مخاطبان مناسب
هنگامیکه با اینفلوئنسرهای مرتبط بازار خود کار میکنید، میتوانید اطمینان داشته باشید که پیامهای برند، به مخاطبان مناسبتری ارسال میشود. به همین دلیل برندهای پوشاک سعی میکنند با اینفلوئنسرهای مد و فشن همکاری کنند؛ یا برندهای آرایشی و بهداشتی، با متخصصان پوست و مو کار میکنند. شما از این طریق به مخاطبانی دسترسی خواهید داشت که بهاحتمال بیشتری به محصولات شما علاقهمند هستند.
عدم نیاز به بودجهی بالا
بسیاری از میکرواینفلوئنسرها حاضرند بهجای دستمزد، محصولات و خدمات یک برند را دریافت کنند. حتی اگر آنها پولی درخواست کنند، هرگز قابلمقایسه با دستمزد سلبریتیهای مشهور نیست.
معایب
ضررهای انتخاب اینفلوئنسر نامناسب
با انتخاب اینفلوئنسر نامناسب، زمان، تلاش و منابع خود را هدر میدهید و کمترین میزان بازگشت سرمایه را بهدست میآورید. بهعلاوه، اگر همکاری شما با یک اینفلوئنسر بهخوبی پیش نرود، ممکن است شاهد واکنش شدیدی از طرف هواداران او باشید. این موضوع به اعتبار شما در بازار نیز آسیب میزند. اطمینان حاصل کنید که اینفلوئنسر مرتبطی را در حوزهی تخصصی خود پیداکردهاید که از هواداران وفاداری برخوردار است و همیشه محتوای معتبری منتشر میکند.
هر اشتباه، اعتبار برند شما را زیر سؤال میبرد
یکی از بزرگترین اشتباهات برندها درزمینهی اینفلوئنسر مارکتینگ، منتشرنکردن شفاف جزئیات این مشارکت است. در بازارهای امروزی، این امر بهعنوان گمراهکردن و فریب مشتریان تلقی میشود و ریسک شکایتهای قانونی آتی را نیز افزایش میدهد.
چالش پیدا کردن اینفلوئنسر
پیداکردن ایفلوئنسری که از هر لحاظ برای تبلیغ محصولات شما مناسب باشد، کار سادهای نیست. شما باید مسئولیت تحقیق و بررسی گزینههای پیشرو را به عهدهی یک تیم بگذارید و پس از اطمینان حاصل کردن از شایستگی اینفلوئنسر، مدتها با او مذاکره کنید. انتخاب و توافق نهایی با یک اینفلوئنسر، مستلزم زمان و تلاش زیادی است.
چالش اندازهگیری پیشرفت
پس از راهاندازی کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ، باید میزان پیشرفت آن را ردیابی کنید. در غیر این صورت، متوجه نمیشوید که شخص مناسبی را انتخاب کردهاید و بازدهی مقبولی بهدست میآورید یا خیر.
هزینههای ارتباط ضعیف برند با اینفلوئنسر
درنهایت، یکی دیگر از اشتباههای بزرگ برندها این است که تنها یکبار با اینفلوئنسر موردنظر خود مذاکره میکنند. اما شما باید روی ایجاد روابط قوی و مؤثر با تأثیرگذاران متمرکز شوید. در این صورت کمپینهای سودمندتری برگزار میکنید و اینفلوئنسرها نیز حداکثر تلاش خود را برای همکاری با شما به کار میگیرند.
اینفلوئنسر مارکتینگ چگونه به کسبوکار شما کمک میکند؟
میزان کمکی که میتوانید از یک اینفلوئنسر انتظار داشته باشید، به نوع روابط حرفهای بین شما بستگی دارد. اگر طبق یک رویکرد ارگانیک با شخص اینفلوئنسر رابطه برقرار کنید، طبیعتاً کمک کمتری دریافت میکنید تا اینکه برای برگزاری یک کمپین متمایز به او پول پرداخت کنید. البته هزینهی این دو حالت نیز باهم متفاوت است. برخی از روشهای معمول یا رویکردی که آن را ارگانیکمی نامیم، عبارتاند از:
اینفلوئنسر یکی از پستهای وبلاگ خود را به معرفی محصول شما اختصاص میدهد.
اینفلوئنسر اطلاعات تبلیغات برند شما را در حسابهای شبکههای اجتماعی خود به اشتراک میگذارد.
اینفلوئنسر به شما اجازه میدهد به وبسایت او دسترسی داشته باشید و یک پست مهمان منتشر کنید.
مطمئناً نباید انتظار داشته باشید که اینفلوئنسرها صراحتاً از محصول شما تعریف و تمجید کنند. آنها بهدلیل روابط معتبری که با مخاطبان خود دارند، به اینفلوئنسر تبدیل شدهاند.
فرایند اجرای اینفلوئنسر مارکتینگ
صرفاً به این دلیل که بازاریابی ازطریق افراد تأثیرگذار یکی از روندهای روز بازاریابی است، این معنا را نمیدهد که شما هم باید از این روش استفاده کنید. برای برگزاری یک کمپین بازاریابی، باید هدف مشخصی داشته باشید.
مرحلهی اول: تعیین اهداف
هدف هر کمپین بازاریابی محتوا، این است که نشان دهد چگونه ارزشی به مخاطبان خود ارائه میکند. در اینفلوئنسرمارکتینگ، باید ارزشآفرینی برند را به مخاطبان شخص اینفلوئنسر ثابت کنید.
یکی از نقاط ضعف بسیاری از تیمهای بازاریابی، تماس با افراد تأثیرگذار بدون هیچ هدف مشخصی است. شما باید بدانید که «چرا» میخواهید یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ برگزار کنید. تنها در این صورت میتوانید موفقیت کمپین خود را اندازهگیری کنید. بهعلاوه، در انتخاب اینفلوئنسر مناسب نیز بهتر عمل میکنید. ممکن است اهداف شما برای برگزاری کمپین، بهسادگی موارد زیر باشد:
افزایش نرخ بازدیدکنندگان از وبسایت شرکت بهمیزان X درصد
افزایش فالوئرهای برند در شبکههای اجتماعی
افزایش میزان دیدهشدن یا آگاهی از برند
افزایش نرخ فروش بهمیزان Y درصد
همانطور که گفتیم، اهداف شما، نوع اینفلوئنسری را که انتخاب میکنید، مشخص میکنند. بهعنوانمثال، اگر بهدنبال تعامل سریع با مخاطبینتان هستید، باید از اینفلوئنسرهای توییتر کمک بگیرید. اگر تأکید بیشتری بر ظاهر و تصویر محصول دارید، روی کانالهای بصریتر مانند اینستاگرام و پینترست متمرکز میشوید. اما اگر میخواهید آگاهی عمیقتری درمورد محصول خود ایجاد کنید، مخصوصاً اگر یک کسبوکار B2B را اداره میکنید، شاید یک مقالهی فنی را در وبلاگ تخصصی صنعت منتشر کنید و از اینفلوئنسرها بخواهید که آن را به اشتراک بگذارند.
ضروری است که هریک از اهداف شما به یک شاخص کلیدی عملکرد یا KPI متصل شود. در این صورت، ارزیابی کارایی کمپین بازاریابی شما امکانپذیر میشود. همچنین اهداف شما باید SMART باشند؛ یعنی خاص (Specific)، قابلاندازهگیری (Measurable)، قابلدستیابی (Achievable)، واقعبینانه (Realistic) و زمانمحور (Time-based).
مرحلهی دوم: تعریف مخاطبان هدف
اگر هنوز نمیدانید که چه افرادی را میخواهید تحت تأثیر قرار دهید، هنوز برای برگزاری کمپین آماده نیستید. ولی اگر ایدهی واضحی از مشتریان ایدهآل در ذهن دارید، پرسونای آنها را در هنگام جستجوی اینفلوئنسرها مدنظر داشته باشید. همچنین درصورتیکه قبلاً کمپین بازاریابی خاصی را در شبکههای اجتماعی برگزار کردهاید، به شیوهی هدفگذاری خود در آن کمپینها توجه کنید.
اگر میخواهید اینفلوئنسر مارکتینگ موفقی داشته باشید، باید با افراد تأثیرگذاری کار کنید که مخاطبان هدف شما را تحت تأثیر قرار میدهند. هرچه نیچ مارکت خود را بهصورت دقیقتری تعریف کرده باشید، جستجوی بهتری برای اینفلوئنسرهای مناسب خواهید داشت.
مرحلهی سوم: بهترین اینفلوئنسر را برای برند خود تعریف کنید
بیشترین نرخ شکست برندها در اجرای اینفلوئنسر مارکتینگ، به این مرحله مربوط میشود. تلاش بیشتر شرکتها برای انتخاب اینفلوئنسر متناسب با برند، تلاش موفقی نیست. تحقیقات نشان میدهد که ۶۷.۶ درصد از تیمهای بازاریابی، پیداکردن اینفلوئنسر مرتبط را سختترین چالش کمپین IM خود میدانند. درواقع، همین مسئله بزرگترین نقطهضعف بازاریابی سنتی ازطریق سلبریتیها نیز بوده است. گرچه برخی از این تبلیغات بهیادماندنی و کارآمد بودند، ولی در اغلب موارد، یک سؤال ناخوشایند در ذهن مصرفکنندگان ایجاد میشد: «این سلبریتی چه چیزی در مورد سبک زندگی من میداند؟ او در دنیای کاملاً متفاوتی زندگی میکند.» نتیجه کاملاً روشن است: باید اینفلوئنسری را انتخاب کنید که فالوئرهای او با مخاطبان هدف شما تطبیق دارند.
گروهبندی اینفلوئنسرها
اینفلوئنسرهای سلبریتی: همانطور که گفتیم، بازاریابی ازطریق سلبریتیها، قدیمیترین مدل اینفلوئنسرمارکتینگ است. از سالها پیش، شرکتها، دستمزدهای کلانی به سلبریتیهای مشهور میپرداختند تا محصولات آنها را تبلیغ کنند. حتی در برخی موارد، مردم محصولی را با نام سلبریتی تبلیغکننده میشناختند (مثل جورج فورمن گریل). بازاریابی ازطریق تأثیر سلبریتیها، چه به روشهای سنتی و چه به روشهای مدرن، میتواند بسیار موفقیتآمیز باشد. اما این روش همیشه با چالشهای جدی همراه بوده است. از طرفی، سلبریتیها برای تبلیغ محصولات پول بسیار زیادی درخواست میکنند و از طرف دیگر، مصرفکنندگان در حوزههای تخصصی، عمیقاً به محصولاتی که توسط خود افراد مبلغ استفاده نمیشوند، بدبین هستند.
ماکرو اینفلوئنسرها: این افراد در شبکههای اجتماعی میلیونها فالوئر دارند. مردم غالباً ماکرو اینفلوئنسرها را بهعنوان متخصص یک حوزه میشناسند. تفاوت ماکرو اینفلوئنسر و سلبریتی این است که ماکرو اینفلوئنسر، بهخاطر تخصص در یک رشتهی خاص به شهرت رسیده است و لزوماً عامهی مردم او را نمیشناسند. ژورنالیستهای معروف، فعالان دانشگاهی و مشاوران حرفهای، در این گروه قرار دارند. ماکرو اینفلوئنسرها، از قبل نام خود را تثبیت کردهاند و بهعنوان کارشناسان برتر رشتههای خاص شناخته میشوند؛ بنابراین دستمزد زیادی هم برای تبلیغ محصولات برندها درخواست میکنند.
میکرو اینفلوئنسرها: بزرگترین گروه تأثیرگذاران شبکههای اجتماعی را تشکیل میدهند. این افراد نیز برخلاف سلبریتیها، بین عامهی مردم شناختهشده نیستند؛ اما بهعلت موفقیتهایی که در یک زمینه کسب کردهاند، کارشناس حوزههای خاص محسوب میشوند. میکرو اینفلوئنسرها از اعتبار و شهرت کمتری نسبت به ماکرو اینفلوئنسرها برخوردار هستند، ولی بازهم مخاطبان زیادی دارند. آنها اعتماد هواداران خود را بهدست آوردهاند و میتوانند فالوئرهای خود را به مشارکت و تعامل وادارند. به همین دلیل هم در بازاریابی دهانبهدهان و افزایش ترافیک وبسایت برند، بسیار مؤثر عمل میکنند.
نکته ۱: هرگز یک اینفلوئنسر را صرفاً بهخاطر شهرت زیاد یا دستمزد کم انتخاب نکنید. بهدنبال تأثیرگذارانی باشید که از پایگاه حمایتی قدرتمندی برخوردار هستند و این پایگاه حمایتی، مطابق با مخاطبان هدف شما است.
نکته ۲: در بررسی اینفلوئنسرها، به آمار خام فالوئرهای آنها اکتفا نکنید. راههای مختلفی برای بالا بردن نرخ فالوئرها وجود دارد که همهی آنها، مخاطبان ارزشمندی را به برند شما هدایت نمیکنند. حتی زمانیکه اینفلوئنسرها از فالوئرهای واقعی برخوردار هستند، نرخ فالوئرها متریک مناسبی برای میزان تأثیرگذاری افراد نیست. اغلب اوقات بهترین اینفلوئنسرها، جامعهی هواداران کوچکتری دارند که نرخ تعامل آنها بسیار بالا است. طبق تحقیقات، نرخ تعاملهای مؤثر با افزایش تعداد فالوئرها کاهش مییابد.
میکرو اینفلوئنسرها چگونه به افزایش فروش کمک میکنند؟
معمولاً تعداد فالوئرهای میکرو اینفلوئنسرها، بین هزار تا صد هزار نفر است. ازآنجاییکه این افراد دسترسی مؤثرتری به جامعهی مخاطبان خود دارند، میتوانند پیام برندها را بهتر به مردم برسانند. شما با استفاده از قدرت نفوذی که میکرو اینفلوئنسرها بین هواداران دارند، میتوانید نرخ فروش خود را افزایش دهید.
آنها یک داستان شخصی دربارهی محصولات تعریف میکنند: میکرو اینفلوئنسرها در سطح بالاتری مورد اعتماد جامعهی هواداران هستند. به همین دلیل هنگامیکه تجربیات خود را در مورد یک محصول به اشتراک میگذارند، هواداران باتوجهبه این تجربه، محصول موردنظر را قضاوت میکنند. همهی بازاریابان به کارایی تکنیک داستانسرایی واقف هستند. اگر میکرو اینفلوئنسرها داستانی منحصربهفرد و مثبت در مورد یک محصول یا خدمات خاص نقل کنند، تأثیر بسیار بیشتری روی فروش آن خواهند گذاشت؛ تا زمانیکه صرفاً عکس محصول را به اشتراک میگذارند.
تبلیغ کدها و لینکهای تخفیف: تکنیک «پیشنهاد تخفیف به گروه مخاطبان هدف»، یکی از استراتژیهای عالی فروش محسوب میشود. میکرو اینفلوئنسرها میتوانند کدها یا لینکهای تخفیف محصول را در پستهای خود بهاشتراک بگذارند و مخاطبان را به آزمودن این محصولات دعوت کنند. همچنین اگر این تکنیک را با ذکر تجربههای شخصی از محصول ترکیب کنند، تأثیر بیشتری روی فالوئرها میگذارند. به عبارتی، داستان آنها کنجکاوی هواداران نسبت به محصول را تحریک میکند و در درجهی بعد، کد یا لینک تخفیف، تمایل مردم به خرید محصول را افزایش میدهد.
تبلیغ نمونهی رایگان محصول: زمانیکه یک محصول بهتازگی وارد بازار شده است، مردم به دیدهی تردید به آن نگاه میکنند. ولی میکرو اینفلوئنسرها با تبلیغ نمونه محصولاتی که بهرایگان برای آنها ارسال کردهاید، نقش مهمی در رفع تردید جامعهی فالوئرها بازی میکنند. در این صورت، مردم بهاحتمال بیشتری ارزش محصولات را درک کرده و به مشتریانی تبدیل میشوند که برای خرید محصولات شما، پول پرداخت میکنند.